حفظ کیان ملی با مانور اقتدار در داخل

روند تحولات در سال‌های اخیر،  دشمنان را امیدوار ساخته تا بتوانند توطئه نهایی علیه کشور و ملت ایران را به اجرا درآورند و چالش‌های اقتصادی و معیشتی آن‌ها را مصمم‌تر ساخته است. در حال حاضر موضوع براندازی نظام جمهوری اسلامی دیگر نیست بلکه هدف تجزیه کشور ایران است. طرح خاورمیانه جدید براساس تجزیه ایران شکل گرفته و تا زمانی که غرب و صهیونیسم بین‌الملل موفق به تکه‌تکه کردن ایران نشوند، دست از دشمنی برنخواهند داشت. براساس این سناریو، ایران زمانی ضعیف خواهد شد که دیگر وجود نداشته باشد  و تبدیل به ایرانستان شده باشد. یعنی مجموعه  کشورهایی که قبلا تحت لوای پرچم متحد ایران بودند. 

ازجمله تفکراتی که در اتاق فکر استراتژیست‌های غربی جاری است، قدرت ذاتی ایران و ظرفیت‌های آن است که درهرصورت کنار هم قرار داشتن این ظرفیت‌ها باعث، برهم زدن بازی قدرت در جهان می‌شود. ازاین‌رو تجویز آن‌ها برای عقیم کردن چنین قدرتی، تکه‌تکه کردن آن است. به‌مانند طرحی که برای عراق داشته و بخشی از آن را اجرایی کرده‌اند. عراق از دیدگاه این طرح می‌بایست به سه سرزمین کرد، شیعه و سنی تقسیم شود. سوریه، لبنان، عربستان و چند کشور پیرامونی رژیم صهیونیستی باید تکه‌تکه شوند تا برای همیشه به‌عنوان خطر از محدود تهدیدات رژیم صهیونیستی خارج شوند. به‌هرروی در حال حاضر علاوه بر رویکردی که می‌بایست در مدیریت اجرایی و داخلی جایگزین شود تا چالش‌ها در اقتصاد و معیشت کاهش یابد، در طرح بزرگ‌تر و راهبردی‌تر، مشارکت حداکثری برای حفظ ثبات ایران از اهمیت اولی‌تری برخوردار است. مشارکتی که تمام ملت را به‌عنوان یک هسته واحد در پشت نظام و کشور نشان خواهد داد و برای یک دهه آینده، طرح‌های خیانت دشمنان خنثی خواهد شد. در چنین شرایطی حفظ وحدت ملی و افزایش انسجام ملی برای مقابله با تهدیدات دشمنان یک ضرورت واقعی برای کشور است که فرصت انتخابات برای نمایش این مانور اقتدار در سال جاری مهیا شده است. جنگ رسانه‌ای و روانی به‌صورت موازی و تقویت‌شده با تهدیدات نظامی و فشارهای اقتصادی هم‌راستا هستند و اثربخشی آن‌ها در جامعه یا بخش‌هایی از جامعه می‌توان  هزینه‌های مقابله و مقاومت را افزایش دهد یا منجر به شکست برخی از طرح‌ها شود. بااین‌وجود اپوزیسیون داخلی همچون نیروهای اصلاح‌طلب تندرو، هزینه‌ها را متوجه حاکمیت و رهبر انقلاب خواهند ساخت. چراکه این دسته از قدرت‌طلبان تنها نشستن بر کرسی قدرت را هدف‌گذاری می‌کنند نه وحدت و انسجام ملی برای حفاظت از کیان ملی را.  

در کنار این نیروهای ضدانقلاب تحریک افکار عمومی علیه نظام جمهوری اسلامی را برای شروع شورش‌های سراسری در پیش خواهند گرفت. به عقیده آن‌ها تنها مشکل ایران در عدم تعامل با دنیا و بهبود وضعیت اقتصادی، وجود نظام جمهوری اسلامی است و برای خروج از این شرایط می‌بایست این حکومت از بین برود. القای «بن‌بست سیاسی» و «پایان کار جمهوری اسلامی»  ازجمله گزاره‌هایی است که تشدید خواهند شد و آلترناتیوهای نظام نیز با شکل و فرم جدیدی از سوی نیروهای معاند و ضدانقلاب با کمک دشمنان ازجمله آمریکا و رژیم صهیونیستی معرفی خواهند شد. ازجمله اهداف چنین اقداماتی، ضربه زدن به نهادهای تصمیم گیر کشور و جلوگیری از اجرایی کردن هرگونه اقدام اصلاحی یا ثبات‌بخش از سوی جمهوری اسلامی است. بی‌اعتبار‌سازی، مشروعیت‌زدایی و تثبیت‌گزاره فروپاشی حتمی، ازجمله دیگر گزاره‌هاست که از سوی رسانه‌های ضدانقلاب و اپوزیسیون پیگیری می‌شوند. اپوزیسیون خارج از مرزها بخشی آگاهانه در راستای نابودی ثبات داخلی، شروع جنگ داخلی و درنهایت تجزیه کشور چنین اقداماتی را انجام می‌دهند و بخشی ناآگاهانه برای به دست آوردن قدرت سیاسی در داخل ایران و جانشینی نظام جمهوری اسلامی در پازل و نقشه دشمنان در حال فعالیت هستند. 

تمامی روندهایی که در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود، برآیندی را در اختیار می‌گذارد که طرح اصلی دشمن، تجزیه و نابودی کشوری به نام ایران است و برای دستیابی به این هدف دست به هر اقدامی حتی جنگ خواهند زد. ولی برای اقدامات کم‌هزینه‌تر، تهی‌سازی مشروعیت داخلی، افزایش نارضایتی، کاهش سرمایه اجتماعی نظام و مخدوش کردن قدرت تصمیم‌گیری در نهادهای مهم را هدف‌گذاری کرده‌اند. مشارکت حداکثری ملت در انتخابات می‌تواند به‌راحتی تمام نقشه‌ها را نقش بر آب سازد و علی‌رغم برخی از مشکلات که با تغییر تیم اجرایی قابل‌حل هستند، این توطئه‌ها با ناامیدی دشمن برای سالیان به کنار خواهند رفت.