سرانجام خصومت بین روسای جمهور آمریکا و روسیه چه میشود؟
بایدن، روسیه را تهدید اول آمریکا میداند
عارف بیژن/ کاندیدای دکتری مطالعات منطقهای دانشگاه دولتی سن پترزبورگ و پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، در هفتهنامه مثلث نوشت: شاید یکی از اتفاقات مهم در ایالات متحده در سال 2021 عدم انتخاب دونالد ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری و پیروزی جو بایدن است. واکنش روسیه نسبت به اعلام پیروزی بایدن در انتخابات ایالات متحده بسیار مورد توجه قرار گرفت. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، تا آخرین لحظه تایید بایدن توسط کنگره، رسماً به رئیس جمهور منتخب مردم آمریکا تبریک نگفت. این سکوت روسیه کاملاً در تضاد با شور و شوق قابل مشاهدهای است که از پیروزی ترامپ در سال 2016 از خود نشان داده بود. البته سکوت پوتین جای تعجب ندارد. در جریان مبارزات انتخاباتی، بایدن روسیه را بزرگترین تهدید برای امنیت و اتحاد ایالات متحده توصیف کرد. وی قول داد که اجلاس دموکراسیها را تشکیل دهد تا از ظهور اقتدارگرایی در سراسر جهان جلوگیری شود.
در این میان، برخی معتقدند سیاست خارجی بایدن در قبال مسائل گوناگون از جمله روسیه به عنوان یک بازیگر جهانی تحت الشعاع سیاست خارجی دوره باراک اوباما است که وی به عنوان معاون اول کار میکرد؛ اما بایستی دانست فضای کنونی جهان نسبت به چند سال گذشته تغییر چشمگیری پیدا کرده که یکی از موارد مهم آن همهگیری کووید-19 است که باعث شده در عین شکلگیری دیپلماسی واکسن و برخی همکاریهای بینالمللی، تنشهای استراتژیک بین این دو کشور همچنان ادامه یابد. به همین دلیل در این متن به اختصار به وجوه اختلافات و برخی همکاریهای روسیه تحت رهبری پوتین و ایالات متحده تحت رهبری جو بایدن و همچنین آینده روابط آنها پرداخته شده است.
در هفتههای آخر دولت ترامپ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شرکتی به نام سولار ویندز، مستقر در تگزاس، به بستری برای یک عملیات جاسوسی علیه ایالات متحده تبدیل شده است. این عملیات برای مدت 9 ماه بدون شناسایی بوده، چندین سازمان دولتی ایالات متحده را هدف قرار داده و حملهای که اعتقاد بر این است توسط روسیه صورت گرفته است. به همین منظور کنگره هر کشوری که با شرکتها و آژانسهای بزرگ در بخش دفاعی با روسیه همکاری کنند را تهدید به تحریم کرد. افرادی که فکر میکردند نزدیک کرملین هستند نیز مورد تحریم قرار گرفتند - سفر به ایالات متحده یا استفاده از موسسات مالی آن ممنوع شد. جو بایدن طرفدار پوتین نیست. وی رئیس جمهور روسیه را اراذل و اوباش خوانده و ترامپ را به خاطر سکوت در مقابل پوتین تمسخر کرده است.
بایدن روسیه را بزرگترین تهدید برای ایالات متحده حتی بالاتر از چین میداند و هدف سیاستهای مسکو را تضعیف داخلی کشورهای غربی، تضعیف وحدت نهادهایی مانند ناتو، اتحادیه اروپا و همچنین براندازی نظم جهانی لیبرال اعلام کرده است. وقتی جو بایدن در سال 2011 گفت که به چشمان پوتین نگاه کرده و متوجه شده است که او روح ندارد، پاسخ ولادیمیر پوتین این بود: «ما یکدیگر را درک میکنیم». با انتخاب بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده، و پوتین که تحت اصلاحات اخیر قانون اساسی اجازه ماندن در کرملین را تا سال 2036 دارد، این پیش بینی میشود که یکی از سردترین روابط شخصی بین رهبران ایالات متحده و روسیه شکل بگیرد. از نظر سیاست خارجی، بایدن اغلب در روسیه با رئیس سابق خود باراک اوباما مقایسه میشود، اما اگرچه بسیاری از افراد احتمالاً مقامهای عالی شورای امنیت ملی، وزارت امور خارجه و دفاعی اعضای سابق دولت اوباما هستند، تجربه سیاست خارجی بایدن بسیار بیشتر است. یک تفاوت عمده بین بایدن و اوباما وجود دارد در جایی که به روسیه مرتبط است اینکه از نظر بایدن، رویارویی فعلی با مسکو پس زمینه جنگ سرد است و مانند خود جنگ سرد، باید در نهایت با پیروزی ایالات متحده خاتمه یابد. بایدن به عنوان یک سناتور آمریکایی، رئیس دیرین کمیته روابط خارجی سنا و معاون رئیس جمهور دو دوره آمریکا، تقریباً نیم قرن است که از نزدیک در امور جهانی مشارکت دارد. با این حال، در حالی که بایدن چین را به عنوان رقیب برتر آمریکا میشناسد، او روسیه را تهدید اول برای ایالات متحده میداند.
در دوره بایدن خط مقدم تقابل آمریکا و روسیه را میتوان شامل دموکراسی و حقوق بشر در روسیه، بحران اوکراین، بلاروس و مولداوی تا قفقاز جنوبی و آسیای میانه و همچنین خاورمیانه دانست. اخیراً بایدن در حمایت از مخالفان بلاروس بسیار جدی بوده و از سیاستهای مسکو در قبال مینسک و همچنین نقش روسیه در قره باغ کوهستانی بسیار انتقاد کرده است.
روی کار آمدن بایدن به نحوی نوید سیاست هماهنگتر روسیه در ناتو را میدهد. طی چند ماه گذشته، موضع کشورهای اروپایی در قبال روسیه به طور قابل توجهی سخت شده و اروپا را به موقعیت آمریکا نزدیک کرده است. آلمان، زمانی که مدافع روسیه در غرب بود، به منتقد اصلی سیاستهای کرملین در اتحادیه اروپا و آغازگر فعالیتهای تحریمی علیه روسیه تبدیل شده است. رئیسجمهور آمریکا به دلیل تمایل به بهبود شکاف بین واشنگتن و برلین که ناشی از رفتارهای تنشآمیز ترامپ بود، به آلمانها اجازه داد که سرنوشت خط لوله انتقال گاز نورد استریم 2 از روسیه را تعیین کنند. با این حال، نگرانیهای بایدن در مورد وابستگی انرژی اروپا به روسیه، به علاوه مخالفت فزاینده در کنگره ایالات متحده با هرگونه پروژه انرژی روسیه در اروپا، ممکن است باعث شود فشار ترامپ علیه آلمان برای لغو نورد استریم 2 ادامه یابد.
یکی دیگر از مسائل دولت بایدن با کرملین توسعه و استقرار سیستمهای موشکی میان برد ایالات متحده در اروپا است که میتواند مراکز فرماندهی روسیه و داراییهای استراتژیک آنها را از فاصله بسیار نزدیک هدف قرار دهد. بایدن از کنترل تسلیحات، از جمله تمدید پیمان استارت جدید با مذاکره دولت اوباما پشتیبانی میکند، اما او طرفدار مذاکرات تسلیحاتی از موضع قدرت است. با نگاه به جلو، احتمال استقرار این سیستمها، ایالات متحده در فاصله چند دقیقهای از مسکو میتواند یکی از عناصر این موقعیت باشد. بنابراین سیاست خارجی بایدن در مذاکرات استراتژیک ثباتزا با روسیه، مانند گذشته دشوار خواهد بود. با وجود این تهدیدات، پس از تماس تلفنی بین بایدن و ولادیمیر پوتین، دو طرف با تجدید پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک موافقت کردند. توافقنامه دو جانبه زرادخانههای هستهای را به 1550 کلاهک و 700 موشک یا بمب افکن محدود میکند. از سوی دیگر، بایدن مذاکرات منع گسترش سلاحهای هستهای با روسیه را که در زمان ترامپ متوقف شده بود، احیا کرد. این پیمان که در 5 فوریه 2021 منقضی شد، تا 5 سال دیگر آن را تمدید کردند، اما هنوز مشکل بحران هستهای به دستور کار ایالات متحده و روسیه بازخواهد گشت. از این گذشته، همکاریهای استراتژیک و جهانی بدون سلاح هستهای از جمله اولویتهای اصلی بود. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه و آنتونی بلینکن، همتای آمریکایی وی، نقش بسیار بیشتری نسبت به روسای جمهور دو کشور در حفظ روابط کار ایالات متحده و روسیه بازی خواهند کرد، دقیقاً همانطور که در دولت اوباما به لطف لاوروف و جان کری اتفاق افتاد، که سعی داشت از روابط ایالات متحده و روسیه به پایین ترین سطح در میان حوادث اوکراین در سال 2014-2016 جلوگیری کند.
برای روسیه نیز دو مسئله از تغییر پیش رو در کاخ سفید برجسته است: اول؛ تعهد بایدن برای بازگشت دموکراسی به مرکز سیاست خارجی ایالات متحده و تمایل او برای ترمیم روابط آمریکا با ناتو و تقویت اتحاد اروپا و آتلانتیک است. کرملین هر دو مورد را به عنوان چالشهای بالقوه برای امنیت ملی خود میداند. وعده بایدن برای بازگشت به سیاست خارجی مبتنی بر ارزشهای دموکراتیک غربی موجب نارضایتی در کرملین خواهد شد. روسیه اعتراضات ضد دولتی همچون مورد اخیر که توسط مخالف پوتین یعنی الکسی ناوالنی صورت گرفت و خیزشهای مردمی را که به دنبال سرنگونی رژیمهای فعلی با عنوان انقلابهای رنگی هستند، بخشی از استراتژی گستردهتر تغییر رژیم مورد حمایت ایالات متحده میداند، که عمداً برای تضعیف دولتهای رقیب طراحی شده است. در ماههای اخیر، فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی با اعتراضات دموکراسی خواهانه و قیامهای مردمی در بلاروس، قرقیزستان و گرجستان و همچنین درگیری بین ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه مورد مناقشه قره باغ و درگیری طولانی مدت در شرق اوکراین متزلزل شده است.
بلاروس میتواند به نقطه اشتعال برای رویارویی واشنگتن و مسکو تبدیل شود. این کشور از زمان انتخابات ریاست جمهوری در ماه اوت تقریباً هر روز اعتراضات و سرکوبهای شدید پلیس را تجربه کرده است که در آن الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور فعلی، در میان ادعاهای گسترده درباره تقلب در آراء، ادعای پیروزی کرد. بایدن از سکوت ترامپ در مورد خشونتهای اعمال شده توسط رژیم لوکاشنکو علیه فعالان دموکراسی خواه انتقاد کرده است. وی قول داد در کنار مردم بلاروس بایستد و از آرمانهای دموکراتیک آنها حمایت کرده و تحریمها را علیه رژیم لوکاشنکو به طور قابل توجهی گسترش دهد. در واقع، بلاروس یک متحد اصلی روسیه است و وعده پوتین در مورد حمایت مالی و نظامی از لوکاشنکو روسیه را در تضاد با ایالات متحده قرار میدهد. اگر دولت بایدن پشتیبانی خود را از گروههای مخالف افزایش دهد، کرملین غیرفعال نخواهد ماند. مینسک و مسکو برای جلوگیری از هرگونه کمک ایالات متحده به جنبش دموکراسی خواهی، در تلاش هستند تا از استمرار اعتراضات در دوره بایدن جلوگیری کنند. اوکراین نقطه اشتعال احتمالی دیگری است. بایدن متعهد شده است که حمایت ایالات متحده از این کشور، از جمله تأمین تسلیحات را افزایش دهد و در عین حال روسیه را به پایان دادن به تجاوز و اشغال اوکراین دعوت کرده است.
دومین چالش اصلی سیاست خارجی روسیه ناتو است. مسکو دائماً مخالفت خود را با دستیابی و گسترش جهانی ناتو ابراز داشته است. این استدلال ناشی از آنجاست که این اتحاد یادگاری از جنگ سرد است که منافع ملی روسیه را تهدید میکند. تواناییهای پیشرفته، دامنه جهانی و گسترش ناتو به عنوان اصلیترین خطر برای امنیت ملی روسیه در دکترین نظامی کرملین در سال 2014 شناخته شد. استراتژی امنیت ملی 2015 آن نیز چندین مورد از جمله پیشرفت زیرساختهای نظامی این کشور به سمت مرزهای روسیه را به ناتو ارجاع میدهد. بایدن در طول فعالیت سیاسی خود، در حمایت از گسترش ناتو، از جمله عضویت اوکراین، سرسخت بود. در طول مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، وی همچنین در مورد آرزوی خود برای اصلاح روابط آمریکا با ناتو بسیار مشتاق بود. او قصد دارد چند جانبهگرایی را تجدید کند و اتحادی را تقویت کند که در زمان ترامپ آسیب دیده است. این نشان میدهد که روابط بین مسکو و واشنگتن به دلیل تشدید تعاملات خود در حیاط خلوت روسیه، احتمالاً خصمانهتر و برخوردهای بیشتری خواهند داشت.
در همین راستا، بایدن در سخنرانی کنفرانس امنیتی مونیخ 2021 بیان داشت که «پوتین به دنبال تضعیف پروژه اروپا و اتحاد ناتو است. او میخواهد وحدت و عزم ما را تضعیف کند، زیرا قلع و قمع کرملین برای تهدید هر یک از کشورها بسیار راحتتر از مذاکره با یک جامعه فرا آتلانتیکی قوی و کاملاً متحد است. به همین دلیل است که ایستادگی در برابر حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین، هک کردن شبکههای رایانهای همچنان یک نگرانی اساسی برای اروپا و ایالات متحده است. این در مورد قرار دادن شرق در برابر غرب نیست. این در مورد این نیست که ما درگیری میخواهیم. ما آیندهای میخواهیم که همه ملتها بتوانند آزادانه راه خود را بدون تهدید به خشونت یا اجبار تعیین کنند. رقابت نباید همکاری در مورد موضوعاتی را که بر همه ما تأثیر میگذارد، تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال ، اگر می خواهیم کووید-19 را در همه جا شکست دهیم، باید همکاری کنیم».
بنابراین میتوان پیشبینی کرد که سیاست خارجی بایدن بر خلاف دیدگاه ترامپ به سمت چندجانبه گرایی، نزدیکی به اروپا و مقابله با سیاستهای روسیه و چین در نظام بینالملل پیش خواهد رفت. برای روسیه نیز تنها چیزی که میتواند پوتین را در قدرت نگه دارد ملیگرایی و رویکرد ضد آمریکایی ( مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا) است. تلاشهای روسیه برای چرخش به سمت آسیا با هدف مقابله با بدتر شدن روابط با جامعه فراآتلانتیک با مشکل روبرو است. امروز، مسکو با ظهور رقابت دو قطبی چین و آمریکا در آسیا و ظهور دستور امنیت منطقهای جدید هند و اقیانوس آرام به رهبری واشنگتن و متحدانش روبرو است. این تحولات، شرکای منطقهای مسکو، به ویژه هندوستان را به قالبهای جدید (مانند گروه کواد شامل: آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند) سوق میدهد که روسیه نقشی ندارد. بنابراین مسکو نگران است که درگیر رقابت ایالات متحده و چین نشود، اما همچنین نمیخواهد در نظم نوین جهانی به حاشیه برود.
دیدگاه تان را بنویسید