نقیضگویی درباره FATF
ضد و نقیضگویی رئیس بانک مرکزی درباره FATF، تعجب رسانهها را برانگیخته است.
به گزارش رجانیوز، اظهارات متناقض همیشه کار دست سیاستمداران داده است. این اتفاق زمانی ناپسند و غیرقابل قبول میشود که به اهداف سیاسی هم آلوده شود و کار از یک تحلیل اشتباه فراتر رود. عبدالناصر همتی حالا در خصوص FATF اظهاراتی مطرح میکند که قبلاً برخلاف آن را به مردم گفته است.
او ضمن گفتوگویی دریکی از پیامرسانها به منتقدان FATF حمله کرد و گفت: « FATF از ملزومات اداره کشور است اما متاسفانه در ایران، در گردنه سیاسی قرار گرفتهایم. من یک بار گفتم بیشترین نظر را در این زمینه باید رئیس بانک مرکزی بدهند. اما من کمترین نظر را داشتم.» وی افزود: «مگر FATF چیست که نمیگذارند تصویب شود، دو سال معطل کرده اند؛ دیگر دارم خفه میشوم از دست اینها؛ همین آقایانند که بانی وضع موجودند. بانی وضع موجود کسانی هستند که مدعی دولت سایه هستند، اینها و نهادهای دیگر در وضعیت امروز کشور شریک هستند، معطل کردن FATF اگر آسیب به کشور نیست پس چیست؟»
این اظهارات در حالی است که وی بهمن ماه 98 با اشاره به اجلاس ضدایرانی FATF گفته بود: « برخی به خاطر اجلاس آتی FATF تلاش میکنند التهابی در بازار ارز ایجاد کنند، ولی همان طور که گفتم تصمیم اجلاس FATF، تاثیر معناداری در بازار ارز نخواهد داشت.» وی حتی اعلام کرده بود که ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیری در روابط و معاملات تجاری ایران نخواهد داشت. «قبلا هم گفتهام هر اتفاقی درباره اف ای تی اف بیفتد از آنجایی که 90 درصد معاملات تجاری ما از مسیرهای تحریمناپذیر انجام میشود، نمیتواند تاثیری در این مقطع در بازار ارز و روابط تجاری ما داشته باشد.»
همتی همچنین علت مشکلات در روابط بانکی ایران را تحریمهای آمریکا معرفی کرده بود و نه تصمیمات FATF. «به خاطر تحریم آمریکا و فشاری که آمریکا به کشورهای دوست ما وارد میکند خیلی از بانکها با ما همکاری نمیکنند، ولی چگونه از ابتدای سال 35.5 میلیارد دلار تامین ارز برای واردات انجام شده است؟ همین مسیر را باز هم ادامه میدهیم.» از مردم بپرسید؛ به شما میگویند که «روحانی متشکریم» یعنی چه!
توئیتهای تاریخ مصرف گذشته برخی اصلاحطلبان و کاسبان سیاسی با هشتگ «روحانی متشکریم»، انتقاد توأم با هجو و مطایبه کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت. گروهی از اصلاحطلبان حامی دولت در آستانه انتخابات سیزدهم و تغییر رئیسجمهور با هشتگ روحانی متشکریم از عملکرد روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم تشکر کردند. به گزارش روزنامه جوان این موج توئیتری با واکنش عمده کاربران شبکههای اجتماعی همراه شد. آنها این حرکت را اعجاببرانگیز دانستند و حتی برخی به طنز از لزوم مطالعات اجتماعی و روانشناختی بر روی این کاربران نوشتند. آنها ضمن اینکه بخشهایی از عملکرد روحانی را بازخوانی کردند، از کاربران خواستند فقط سری به بقالی محل بزنند تا واکنشهای هشتگشان را ببینند:
* اینکه رد صلاحیت جناب جهانگیری و... را نقطه عزیمت کاهش مشارکت بگیریم اما تأثیر عملکرد دولت مستقر بر مشارکت را به روی خود نیاوریم و هشتگ روحانی مچکریم بزنیم خودش هنری است که از هر کسی برنمیآید.
* بهخاطر اینکه هشت سال جوانی ما رو نابود کردی؛ مردم رو به ذلت صف مرغ کشوندی. بهخاطر عزتی که به پاسپورت ایرانی ندادی. برای این همه گرونی سرسامآور و بیکاری و بدبختی... #روحانی_متشکریم
* طرفدارای فعلی روحانی بهترین کیس برای ازدواجن، فکر کن هشت سال زیر همه قولهات بزنی و هر بلایی سرش بیاری بعدش باز بهت بگه مرسی عشقم فکر نمیکردم انقدر خوب باشی.
* هشتگهایی شبیه روحانی متشکریم، آدم را به زمینههای پژوهشی مانند روانشناسی اجتماعی علاقهمند میکند. #جدی
* روحانی متشکریم شوخیه؟ بابت بورس و دلار هشتگ میزنید یا بابت قیمت مسکن؟ شاید از سر لجبازی با منتقدان روحانی هشتگ میزنید. مهم نیست هرچه که باشد؛ حتی شما هم وقتی به بقالی محل میروید چیز دیگری میگویید.
* هشتگ روحانی متشکریم یعنی هیچ اشکالی نداره مردم رو بدبخت و فقیر کنی و کشور رو به خاک سیاه بنشونی؛ فقط همفکرِ ما باش.
* شما برو تو خیابون بگو روحانی متشکریم کلی فحش جدید یاد میگیری!
* هشتگ روحانی متشکریم اصلاحطلبان بیشتر به شوخی تلخی میماند که هدف آن فرار از تمام ناکارآمدیها و ضعفهای آنان در مدت هشت سال گذشته است. این عمل آنان مثل نمک بر زخم پاشیدن است. کاش بیش از این خود را در پیشگاه ملت شرمنده و خجل نکنند. انصاف و وجدانم آرزوست.
* از اینکه اجازه ندادی در پیادهروها دیوار بکشند و بهجای آن دیوار بین فقر و غنا را به اوج رساندی... #روحانی_متشکریم
* حالا اینایی که از روحانی متشکر هستند؛ بابت ارز، بابت مسکن، بابت خودرو، بابت بورس نابود، بابت سفره کوچیک شده مردم، بابت چی بابت کدوم افتخار روحانی ازش متشکر هستند؟! #روحانی_متشکریم
* والا ما هم بخایم هشتگ روحانی متشکریم بزنیم چیزی جز بدبختی به ذهنمون نمیرسه چه جوری از خوبیهای نداشتهاش میگید آخه. رکوردهای منفی که دولت در سال اخیر برجای گذاشت
رئیسجمهور در حالی پس از 3 سال، رئیس کل بانک مرکزی را 2 ماه مانده به پایان دولت کنار گذاشت که رکوردهای افزایش انتشار پول و نقدینگی و تورم و نرخ ارز شکسته شده است.
جام جم در گزارشی که به تصمیم روحانی برای جابهجایی رئیس بانک مرکزی اختصاص داشت، نوشت: مرداد سال ۹۷ زمانی که عبدالناصر همتی وارد ساختمان بانکمرکزی شد، نرخ دلار ۹۰۰۰ تومان بود و اکنون که خبر برکناری او منتشر شده این ارز بر پایه ۲۴ هزار تومان قرار دارد. بررسیها نشان میدهد قیمت دلار در دوره ریاست کلی همتی در بانکمرکزی حدود ۱۵ هزار تومان افزایش داشته است.
از سوی دیگر، وی تحت فشار دولت برای جبران کسری بودجه به انتشار پول در اواخر سال ۹۸ و سال ۹۹ اقدام کرد؛ البته هر فرد دیگری بود مقاومت کمی در مقابل این خواسته دولت داشت، اما او مقاومت زیادی کرد، ولی نتوانست راه به جایی ببرد. با وجود این، رکورد انتشار پول در سال ۹۹ شکسته شد.
بانک مرکزی در این دوره نه تنها در برابر این درخواستها ایستادگی نکرد، بلکه بر اساس اظهارنظرهای رئیس کل بانک مرکزی در طول سالهای ۹۷، ۹۸ و ۹۹ استقراضهای فراوانی از طریق چاپ اسکناس صورت گرفته است. در واقع بخش قابلتوجهی از تورم امسال، سال قبل و سالهای پیش از آن به دلیل همین اقدامات پرخطر رخ داده است. ایراد آقای همتی در حوزه بانک مرکزی ناهماهنگی نرخ سود و سیاستهای پولی با سیاستهای بازار سرمایه بود، به طوری که اگر هماهنگیای بین وزارت اقتصاد و سازمان بورس اوراق بهادار با بانک مرکزی صورت میگرفت طبیعتا بازار سرمایه کشور تبعات کمتری داشت. رئیسکل بانک مرکزی تلاش کرد نرخ سود بین بانکی را افزایش بدهد و همین عامل یکی از دلایل ریزش بازار سرمایه بود، ولی میبایست با مدیران بازار سرمایه هماهنگتر میشد.
بانکمرکزی برای اولینبار بهطور رسمی اعلام کرد برای سال ۱۳۹۹ هدفگذاری تورمی را مدنظر قرار داده و نرخ ۲۲درصدی (با دامنه ۲± درصد) را بهعنوان هدف تورمی خود انتخاب کردهاست. در همان زمان بسیاری از کارشناسان اقتصادی اعلام کردند در تحقق نرخ هدفگذاری تورمی بانکمرکزی تردید دارند و حتی هشدار دادند اگر این هدفگذاری به نتیجه نرسد، اعتماد و سرمایه اجتماعی نهاد ناظر پولی و بانکی بهشدت آسیب خواهددید. تورم در پایان سال ۱۳۹۹ عددی نزدیک به ۴۰ درصد را ثبت کرد و حتی در اردیبهشت امسال تورم سالانه از ۴۱ درصد نیز فراتر رفت. البته همانطور که گفته شد این نرخ اعلامی مرکز آمار ایران بوده و در واقعیت ۴ تا ۵درصد نیز از نرخ واقعیای که بانکمرکزی اعلام میکند، کمتر است. رکوردداری همتی در نرخ تورم از این منظر بیرقیب است، درحالی در دولت هاشمیرفسنجانی نرخ تورم ۴۹ درصدی سال ۱۳۷۴ در سال بعد به ۲۳ درصد رسیده که این میزان در دوره همتی از ۴۱ درصد سال ۱۳۹۸ بار دیگر در اردیبهشت سال۱۴۰۰ نرخ ۴۱ درصدی را به ثبت رسانده است. با این حساب اگر بپذیریم تورمهای بالا بهنوعی مالیات پنهان و برداشت ظالمانه از جیب فقرا و دیگر گروههای جامعه است، همتی نمیتواند نماینده خوبی برای کسانی باشد که با سیاستگذاری اشتباه بیشترین آسیب را به معیشت و زندگی مردم و بهویژه کمدرآمدها زدهاست. همچنین در این دوره نقدینگی دو برابر شده و از 1600 هزار میلیارد در تیر 97 به 3130 هزار میلیارد تومان در آذر 99 (3700 هزار میلیارد در اردیبهشت 1400) رسیده است. نیوزویک: فشار حداکثری فقط با برجام احیا میشود
یک مجله آمریکایی خطاب به مخالفان سیاسی برجام در این کشور تصریح کرد: این احیای برجام است که برای ما اهرم فشار علیه ایران را فراهم میکند.
نیوزویک در یادداشتی مینویسد: جمهوریخواهان سنا اینطور استدلال میکنند که تحریمهای دونالد ترامپ مقدار زیادی اهرم فشار بر ایران ایجاد کرده و دولت جو بایدن نباید برای بازگشت به توافق هستهای 2015 از این اهرم فشار چشم پوشی کند. حتی اعضای حزب دموکرات رئیسجمهوری هم روند بازگشت به توافق دوره باراک اوباما را کند کردهاند. اما واقعیت کاملاًً برعکس است. دولت بایدن تنها با بازگشت به انطباق با برجام میتواند اهرمهای فشار ایالات متحده بر ایران را احیا و منافع آمریکا را تضمین کند. این تفکر رواج یافته درباره اینکه ایالات متحده در خارج از برجام اهرم فشار بیشتری بر ایران دارد، اشتباه است. لازم به یادآوری است که این رویکرد نه تنها اهرم فشاری برای آمریکا ایجاد نکرده، بلکه در سراسر دوران ترامپ حتی یک نتیجه مثبت نداشته است. بازگشت ایالات متحده به برجام، باعث تقویت مجدد این اهرم فشار از سه روش مهم میشود.
اول، هرگونه توافقی که به موجب آن ایالات متحده و ایران به برجام متعهد شوند، منافع مهم ایالات متحده را در محدود کردن برنامه هستهای ایران و تسهیل دسترسی بینالمللی به تاسیسات هستهای این کشور تامین میکند. دولت ترامپ با اعمال فشار حداکثری سبب شد ایران از اجرای محدودیتهای برجامی خودداری و دسترسی آژانس به تاسیسات خود را محدود کند. یعنی نتیجه دقیقاً عکس ادعاهای مطرح شده درباره سیاست اعمال فشار حداکثری بود. دولت بایدن از طریق بازگشت متقابل به برجام سعی دارد پیشرفتهای هستهای ایران را معکوس کرده و آتشی را که ترامپ روشن کرده بود، خاموش کند. بازگشت به برجام میتواند اهرمهای فشار ایالات متحده بر برنامه هستهای ایران که دولت ترامپ آنها را واگذار کرد، مجدداًً احیا کند.
دوم، بازگشت به برجام به دولت بایدن امکان میدهد تا تحریمها علیه ایران در راستای اهداف غیرهستهای را به درستی پیش ببرد. استراتژی «اعمال فشار حداکثری» دولت ترامپ در قبال ایران اثر تأسفباری بر اهرم فشار تحریمهای ایالات متحده داشت. در نتیجه این رویکرد، برنامه هستهای ایران حالا مجدداً بهطور قابل توجهی گسترش یافته، فعالیتهای منطقهای این کشور بیشتر شده و حتی موشکهای ایرانی روی نیروهای آمریکایی در عراق آزمایش شدهاند. تحریمهای ترامپ نهتنها تأثیر بازدارندگی نداشتند، که بهصورت تسریعکننده عمل کردند. عدم موفقیت تحریمهای ترامپ نشان میدهد که نگرانیها درباره دامنه تخفیف تحریمها برای ایران بهعنوان بخشی از بازگشت متقابل به پیروی از شرایط برجام بیمورد است. اگر قرار باشد دولت بایدن درسی از رویکرد دولت پیشین گرفته باشد، این است: تحریمهای ایالات متحده زمانی بیشترین کارآمدی را دارند که بهطور مناسب استفاده شوند. اگر تحریمها بطور گسترده ایجاد شوند، بهویژه در رابطه با کشوری مانند ایران که میداند تاب دوام آوردن زیر فشار آنها را دارد، اهرم فشار کمتری را ایجاد میکنند.
سوم اینکه دولت بایدن با اعمال محدودیت بر برنامه هستهای ایران این امکان را برای ایالات متحده و شرکای آن فراهم میآورد تا توجه خود را به سایر فعالیتهای ایران معطوف کنند. این روند از اندکی پیش آغاز شد. متحدان منطقهای آمریکا بهویژه عربستان سعودی گفتوگو با ایران درباره تعدیل رقابت در منطقه را آغاز کرده است.
دولت ترامپ بهرغم آنکه مدام درباره پرداختن به مسائل مربوط به ایران ابراز تمایل میکرد، باعث شد شرکای بینالمللی آمریکا همه انرژی خود را صرف حفظ برجام کنند و این رویکرد، حتی تحمل پیشرویهای ایران در برنامه هستهای و صرف سرمایه قابل توجه دیپلماتیک برای سازوکارهای طراحی شده برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده را شامل میشد. دولت بایدن با برجام، بهتر میتواند از قدرت آمریکا برای به حداکثر رساندن اهرم فشار در برابر ایران استفاده کند. عملکرد منفی دولت بر اساس چند شاخص اقتصادی
یک کارشناس اقتصادی میگوید: کاهش سرمایهگذاری در دولت روحانی، یک رکورد منفی در چند دهه گذشته است.
وحید شقاقیشهری به روزنامه فریختگان گفت: عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، بعد از گذشت هشت سال اکنون به بوته عمل رسیده و قابل ارزیابی است. وقتی یک دولت عملا هشت سال اختیارات گسترده داشته، عملکرد و کارنامه آن قابل تحلیل است. لذا اگر عملکرد قریب به یک دهه گذشته نتیجه داده باید بگوییم موفق بوده و میتوان این مسیر را ادامه داد ولی اگر در این سالها آرمان و شعارهای دولت به نتیجه نرسیده باید یک تغییر نگرش و رویکرد داشته باشیم و به عدم موفقیت در هشت سال گذشته اذعان کنیم.به نظر بنده دهه 90، دهه فرصتسوزی و از دست رفتن فرصتها بود و حتی بین دهههای گذشته در حوزه اقتصاد کارنامه بسیار ضعیفی در این دهه به نتیجه رسیده است، اگر آمار را ملاحظه کنیم، متوجه میشویم فاصله تولید ایران با کشورهای رقیب بیشتر شده است.
وی درباره ادعاهای اقتصادی جهانگیری گفت: مهمترین متغیر اقتصادی برای خروج از رکود و اشتغال، بحث سرمایهگذاری است. وقتی آمار را ملاحظه میکنیم در طول دهههای گذشته، کمترین میزان رشد اقتصادی را در دهه اخیر داشتیم. میانگین رشد سرمایه ثابت ناخالص در دهه 90 منفی 5 درصد شد.
در سال 98 رشد ماشینآلات منفی 10 درصد و رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص ما در سال 98 منفی 6 درصد بود و این نشان میدهد در سال 98 هم در حوزه رشد سرمایهگذاری وضعیت مناسبی نداشتیم، در کنار این رشد اقتصادی سال 98 ما منفی 6/5 درصد شد و در سال 98 بخش خدمات ما صفر درصد و بخش صنعت و معدن فقط 2 درصد رشد اقتصادی مثبت داشت.
این امر بیانگر این است که سال 98 به تفکیک بخشهای اقتصادی وضعیت مناسب نبوده، چرا که رشد اقتصادی اندک و رشد سرمایهگذاری منفی بوده است.
استاد دانشگاه خوارزمی میافزاید: در حوزه بهبود فضای کسبوکار هدفگیری ما این بود که به رتبه هفتادم دنیا برسیم ولی وقتی آمارها را ملاحظه میکنیم متوجه میشویم در سالهای اخیر در رتبه 128 قرار گرفتهایم، در حالی که بهبود فضای کسبوکار که میتواند موتور محرک سرمایهگذاری در رشد اقتصادی باشد نیز وضعیت مناسبی نداشته است. در حوزه شاخصهای توزیع درآمد نیز عملکرد ضعیف بود. مهمترین شاخص توزیع درآمد ما ضریب جینی است؛ ضریب جینی در سال 90 به 37 صدم رسیده بود ولی اکنون آخرین عدد نشان میدهد ضریب جینی ما به 41 صدم رسیده و شکاف طبقاتی گستردهتر و فاصله بین فقیرترین با ثروتمندترین طبقه درآمدی بیشتر شد.
دیدگاه تان را بنویسید