دولت در سایه نداریم
آرمـان ملـی: کاهش مشارکت جدی و معنادار مردم در انتخابات 1400 نشان داد که نارضایتیها و اعتراضات مردم هنوز پا برجاست و به جز تغییر زمان چیزی تغییر نکرده است.
مشکلات اقتصادی و معیشتی و برخی ناکارآمدیها از یکسو، مساله بیماری کرونا، تحریم و اعتراضات اجتماعی مبنیبر بحران منابع طبیعی و نیازهای اولیه همچون آب و برق نیز از سوی دیگر باعث شده جامعه چندان نگاه مثبت و معتمدانهای نسبت به روندها و عملکرد مسئولان و نهادها نداشته باشد و به هر نحوممکن اعتراض و نارضایتی خود را نشان دهد. همه اینها در شرایطی است که کمتر از دو هفته دیگر رئیسجمهور منتخب، پاستورنشین خواهد شد و بر کرسی ریاستجمهوری تکیه میزند و زین پس باید در دوره پساروحانی اقدامات و عملکردهای دولت رئیسی را شاهد و ناظر باشیم. هر چند بسیاری بر این باورند با شرایط موجود در جامعه رئیسجمهور جدید با مشکلات بیشتری از روسایجمهور پیش از خود مواجه خواهد بود که شاید نخستین و مهمترین آنها بازیابی اعتماد عمومی و ایجاد امید به تغییر باشد؛ امری که خود رئیسی بارها از آن تحتعنوان تغییر به نفع مردم یاد کرده است. البته نوع نگاه جامعه نیز به رئیسجمهور و دولت جدید مهم است؛ مخصوصا آن دستهای که اساسا رای ندادهاند که کم هم نیستند. لذا به نظر میرسد رئیسی اگر بتواند در کوتاهمدت با برخی اقدامات این اعتماد از دست رفته را تا حدی بازسازی کند، عملکرد موفقی از خود برجای گذاشته است. از طرف دیگر گرچه رئیسجمهور منتخب از عدمتمرکز خود بر احزاب و جریانات سیاسی و تاثیر آنها بر انتخاب خود گفته اما آنچه مسلم است اصولگرایان دولت او را دولت خود میدانند و برنامهها دارند. اصلاحطلبان نیز به عنوان جریان مقابل هر چند تقابل پیشه نکرده و اغلب از در دوستی با دولت رئیسی وارد شدهاند اما به نظر میرسد انفعال به خرج ندهند و اینبار بهجای مقابله با دولت از سر خیرخواهی، انتقاد سازنده و مطالبهگری وارد شوند. قدرمسلم اینکه مردم و خود اصلاحطلبان نیز از دولت رئیسی صرفا کارآمدی و عمل به وعدهها را میخواهند. اگر چنین شود نیز جملگی از وی حمایت خواهند کرد؛ چراکه امروز شرایط بهگونهای است که صرفا باید به حل مشکلات و معضلات پرداخته شود و جا برای کارهای حاشیهای بیثمر نیست.
زبان مفاهمه و گفتوگو
یک فعال سیاسـی اصلاحطلب در خصـــوص علت نــارضایتـی مردم اظهار داشت: نخست، مشکلات معیشتی، دوم، بحث کرونا و واکسن و سوم، مهندسیشدن انتخابات و بلااثر شدن رأی مردم در دو انتخابات اخیر. اینها مسائلی بودهاند که باعث رنجش مردم شده و میخواستند پیامشان را برسانند. انتخابات تمام شد؛ حداقل یکی از این موارد را حل میکردند. حجتالاسلامسیدعبدالواحد موسویلاری گفت: مذاکرات برجام را به نتیجه میرساندند. مذاکرات برجام به نقطهای رسیده بود که میتوانستند آن را جمع کنند تا گشایشی در زندگی مردم ایجاد شود و قیمتها تا حدودی تثبیت شوند؛ حتی نمیگویم که قیمتها کاهش پیدا کنند، بلکه جلوی سیر صعودی آن گرفته شود و به نوعی بیاعتنایی به مردم و رأی مردم صورت نگیرد؛ نه اینکه مجلس دوباره بیاید و آنگونه رفتار کند. کارهایی را که مجلس بعد از انتخابات انجام داده است؛ یعنی قفل کردن کشور، هم در سیاست خارجی و هم در معیشت مردم. وی ادامه داد: اینها باید راهی باز کنند تا مردم بالاخره این اعتماد را احساس کنند. وزیر کشور دولت اصلاحات بیان کرد: خدا کند آقای رئیسی که روی کار میآید این مسائل را مورد توجه قرار دهد؛ چراکه نمیتوان تمام این مردم را نادیده گرفت؛ صحبت از ۶۰درصد جامعه است و نمیتوان این ۶۰ درصد را نادیده گرفت. وی ادامه داد: ما اگر تن به اصلاحات ندهیم و اصلاحات از درون را به معنای خروج از حاکمیت و اینها تلقی کنیم سرنوشت کشور همین است که روزبهروز دارید میبینید؛ فاصله مدیران از مردم. وی تصریح کرد: بحث اصلی ما یافتن زبان مفاهمه و گفتوگو با مردم است، اصلاحطلبان هم باید در شیوهها و روشهایشان تجدیدنظر کنند تا زبان مردم را پیدا کنند.
ریشهیابی آسیبها
موسویلاری عنوان کرد: مهمترین مساله این است که این آقایان درک نمیکنند مشکل وجود دارد، بلکه فکر میکنند اگر رئیسی بیاید و حسن روحانی برود مشکل حل میشود؛ یعنی مشکل حسن روحانی است، در حالی که ممکن است حسن روحانی در این مشکل سهمی داشته باشد ولی تمام مشکل حسن روحانی نیست. مردم آسیبهایی دیدهاند که اصلاحطلبان باید این آسیبها را ریشهیابی کنند و بعد از شناخت ریشههای آن در جهت حل آنها برآیند؛ آن هم با هر سازوکار قانونیای که وجود دارد، اگر غیر از این عمل کنند نمیتوانند با مردم وارد مذاکره شوند. وی در خصوص نوع رفتار اصلاحطلبان با رئیسی بیان کرد: اصلاحطلبان در این میان نباید از اصول خودشان عدول کنند؛ بلکه باید همان روحیه اصلاحطلبی خودشان را در سیاست خارجی، در مدیریت داخلی و در حوزههای مختلف حفظ کنند. زبانشان، زبان نقد واقعی، نقد درست و نقد کارشناسی رفتارهای دولتیها باشد؛ نه انتقامگیری از آنها. اینکه بنشینند و تماشا کنند و بگویند دیدید که آقای رئیسی هم سرش به دیوار خورد؛ این اصلا در شأن اصلاحطلبی نیست. اصلاحطلبان باید نقد کنند و راه را نشان دهند و همین دولت را وادار کنند پای مطالبات مردم بایستند. این هم یک پیشفرض دارد و آن، این است که اصلاحطلبان زبان مفاهمه با مردم را از دست ندهند. مردم در گذشته به اصلاحطلبان به عنوان یک پناهگاه نگاه میکردند، بنابراین آن زبان مفاهمه با مردم نباید از دست برود. وی افزود: آنها باید مطالبهگر باشند؛ یعنی تابلوی آنها همان چارچوبهای اصلاحطلبی باشد و دائما به آقای رئیسی بگویند این بخش اقتصاد باید اصلاح شود، اینجا روشتان در برخورد با احزاب بد است، باید اصلاح شود و... . بنابراین دائما باید حرفهای خودشان را بزنند.
دیدگاه تان را بنویسید