رئیسی در دولتش از اصلاحطلبان استفاده نمیکند
غلامرضا مصباحیمقدم: یکدستشدن حاکمیت حتما فرصت است زیرا قوا و نهادهای مختلف بهجای آنکه همدیگر را نفی کنند و به روی هم پنجه بزنند، از یکدیگر حمایت میکنند و باعث میشوند که کارها با هماهنگی کامل پیش برود.
فردا: دولت سید ابراهیم رئیسی در شرایط روی کار میآید که حجم مشکلات ناشی از دولت روحانی به قدری زیاد است که رفع آنها بسیار سخت به نظر میرسد؛ مشکلاتی که تقریبا در همه حوزهها اعم از سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگ وجود دارد. نوع نگاه دولت یازدهم و دوازدهم به ارتباط با غربیها باعث شد که علاوه بر هدر رفتن وقت کشور، کشورهای غربی در مواجهه با ایران بسیار با جسارت رفتار کنند و در شرایطی که ایران به مفاد توافقنامه برجام پایبند بود، آنها با محوریت آمریکا از انجام تعهدات خود سرباز بزنند که چنین شرایطی ایران را از منظر قدرت بینالمللی در شرایطی غیرمطلوبی قرار داد. افزون بر این دولت نتوانست با تکیه بر ظرفیتهای داخلی چرخ اقتصاد را به حرکت درآورد تا حدی که تورم، بیکاری، کاهش تولید، وررشکستگی کارگاههای تولیدی و کارخانهها و... در بالاترین سطح خود قرار گرفت. حالا دولت روحانی روزهای پایانی خود را میگذراند و همه چشمها به دولت رئیسی است تا ببینیم قرار است با این میزان از مشکلات چگونه مواجه شود. برای بررسی اولویتهای دولت سیزدهم و راهکارهای رفع مشکلات و بررسی شرایط این دولت در عرصه سیاست خارجی و سیاست داخلی ساعتی را با غلامرضا مصباحیمقدم به گفتوگو نشستیم که مشروح بخش دوم آن را در ادامه میخوانید.
***
در حوزه سیاست خارجی به نظر میرسد چالشهای متعددی وجود داشته باشد؛ خاصه آنکه دولت آقای روحانی نوعی از روابطی را با غربیها ایجاد کرد که مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان بود. حالا در شرایط کنونی آقای رئیسی میگوید در صورت انجام تعهدات غربیها به برجام پایبند خواهد بود. به نظر شما دولت سیزدهم هم در حوزه برجام و هم در ابعاد کلانتر در حوزه دیگر مسائل سیاست خارجی با کشورهای غربی چه مواجههای باید داشته باشد؟
در دولت آقای روحانی نوعی ادبیات منفعلانه از سوی آقای روحانی در برابر اقدامات غربیها در پیش گرفته شد که متعاقبش غربیها تصور کردند که راه تنفس ایران ارتباط با غرب است و به همین دلیل اهرم فشارشان را بیش از گذشته کردند. ادبیات رئیسجمهور آینده باید متفاوت باشد. ما باید صریح بگوییم که مایل هستیم تحریمها برداشته شود اما این به معنای آن نیست که برای این مسئله سر و دست بشکنیم. رویکردی که دولت فعلی داشت بسیار غلط بود و نتایج به شدت منفیای را به جای گذاشت. حالا دولت آقای رئیسی باید بکوشد که با همه کشورها از غرب تا شرق ارتباط برقرار کند و البته با کشورهای منطقه هم ارتباط راهبردی داشته باشد و نگاه ویژهای هم به کشورهایی داشته باشد که تحت تأثیر آمریکا عمل نمیکنند مانند روسیه و چین. کشورهای غربیهم اگر میخواهند ارتباط راهبردی ایجاد کنند، مانعی ندارد؛ به شرط آنکه از آمریکا تأثیر نگیرند و ما هم خود را وابسته به آنها فرض نکنیم؛ کمااینکه نباید به شرقی هم وابسته باشیم. ایران کشوری ثروتمند است و در عین حال که یک درصد جمعیت جهان و یک درصد سرزمینهای جهان در ایران است اما هفت درصد منابع زیرزمینی کل دنیا در اختیار ایران است. همچنین ایران کشوری تأثیرگذار و مهم در غرب آسیاست و به همه این دلایل میتواند قدرت چانهزنی بالایی داشته باشد و نباید حالتی ملتمسانه با جامعه جهانی داشته بشیم و در پی روابطی متوازن و متعادل باشیم که نه خدایی ناکرده متحمل ذلت شویم و نه انتظارات فوقالعادهای از غربیها داشته باشیم.
ارتباط ایران با آمریکا چگونه خواهد بود؟ آقای رئیسی در نخستین نشست مطبوعاتیاش گفت که با بایدن حاضر به ملاقات نیست. آیا دولت آینده مطلقا و تحت هر شرایطی یک دولت ضدآمریکایی است؟
آقای رئیسی در برابر این پرسش که آقا حاضر به دیدار با آقای بایدن هستید، گفت که خیر. سخن او به معنای آن بود که چه دیدار دو جانبه با بایدن چه فایدهای خواهد داشت. این سخن به معنای این نیست که مطلقا و تحت هر شرایطی با آمریکا ارتباطی نخواهیم داشت؛ بلکه به معنای آن است که در برابر آمریکا زانو نمیزنیم و ما تقاضای دیدار با بایدن را نمیکنیم. درست هم همین است زیرا واقعیتی وجود دارد که دنیا آمریکا و کشورهای همپیمانش نیست و دنیا آنقدر وسعت دارد و کشورهای بسیاری هستند که همه اینها جامعه بینالمللی را تشکیل میدهند و میشود بدون ارتباط با آمریکا هم زندگی کرد. مهم این است که ما بتوانیم تولید کنیم و صادر کنیم و میشود با 170کشور جهان تبادل تجاری داشت و عرصه بینالمللی منحصر به یک کشور به نام آمریکا نیست. ما میخواهیم با همه کشورها و حتی آمریکا ارتباط داشتیم اما در چارچوب روابطی متوازن و متعادل و به عنوان دو کشور برابر نه اینکه آمریکا خود را ابر قدرت بداند که میتواند هر خواستهای را به ایران تحمیل کند. ایران حتما از ایجاد یک رابطه معقول، برابر و عقلانی استقبال میکند اما بعید میدانیم آمریکا حاضر به پذیرش چنین شرایطی باشد. حالا و در این شرایط رهبر معظم انقلاب فرمودند که مسئولان در سیاستورزیها و اقداماتشان تصور کنند که تحریمها رفع نمیشود و طوری جلو بروند که تحریمها را بیاثر کنند و اگر تحریمها رفع شد که چه بهتر و اگر نشد هم ما بتوانیم مسیر خود را پیش برویم. حرف ایشان کاملا درست است و دولت آینده باید بر همین مسیر حرکت کند؛ نه آنکه مانند دولت آقای روحانی صرفا بکوشد که تحریمها رفع شود و در نهایت هم زورش نرسد.
آقای رئیسی گفتهاند که تمایل دارند دولتی فراجناحی چه معنی دارد؟ آیا این گزاره به معنای استفاده از نیروهای اصلاحطلب در دولت است؟
آقای رئیسی از واژه فراجناحی استفاده نکرد و رسانهها از کلمات او چنین برداشت کردند. آقای رئیسی دقیقا گفت که در پیش شایستهسالاری است و میخواهد از افرادی شایسته استفاده کند، بدون در نظر گرفتن انتساب آنها به جریانهای سیاسی. او تمایل دارد از همه ظرفیتهای گشور بهره ببرد، بدون آنکه این یا آن فرد اصلاحطلب است یا اصولگرا که بسیار خوب هم هست زیرا حتما تمام ظرفیتهای کشور در اصولگرایان خلاصه نمیشود و این امکان وجود دارد بدون در نظرگرفتن گرایشهای سیاسی دولتی شایستهسالار تشکیل داد تا از نیروهای قوی و متخصص در وزارتخانهها و معاونتها استفاده کرد تا در مجموع دولتی قوی شکل بگیرد.
دفتر آقای رئیسی اخیرا با برخی اصلاحطلبان و حتی برخی نیروهای تندروی اصلاحطلب تماس گرفته است تا آنها نقطهنظراتشان را بیان کنند. بعد از این تماسها چنین تصور شد که ممکن است آقای رئیسی بخواهد از نیروهای اصلاحطلب هم در دولت استفاده کند. حالا اگر چنین شود مردم نخواهند پرسید که ما رأی به نیروهای انقلابی دادیم که اصلاحطلبان دیگر در قدرت نباشند؛ حالا چرا باید از اصلاحطلبان استفاده شود؟
رویکرد آقای رئیسی همانطور که گفتم استفاده از همه نیروهاست. او میگوید فقط رئیسجمهور کسانی که به من رأی دادهاند نیستم و رئیسجمهور همه ملت هستم. او میخواهد نگاهی فراگیر در دولت وجود داشته باشد. واقعیت این است که آقای رئیسی باید شکاف میان سیاسی و اجتماعی موجود را ترمیم کند و فاصله میان ملت را کاهش دهد. اکنون نیازمند اتحاد و انسجام ملی هستیم و حتما رئیسجمهور میتواند این شکاف را جبران کند. آقای رئیسی از اصلاحطلبان در دولت استفاده نمیکند اما میخواهد نظرات آنها را هم بشنوند تا در تصمیمگیری همه تصمیمها را در نظر داشته باشد.
اصلاحطلبان میگویند که از این به بعد حاکمیت یکدست میشود و این موضوع را به عنوان خطری برای کشور قلمداد میکنند. فارغ از این سیاستبازیها آیا یکدستشدن حاکمیت فرصت است یا تهدید؟
یکدستشدن حاکمیت حتما فرصت است زیرا قوا و نهادهای مختلف بهجای آنکه همدیگر را نفی کنند و به روی هم پنجه بزنند، از یکدیگر حمایت میکنند و باعث میشوند که کارها با هماهنگی کامل پیش برود و کاملا یک فرصت بزرگ در اختیار کشور است. حالا میگویند این نگرانی وجود دارد که مثلا مجلس وظیفه نظارتی خود را در برابر دولت اجرا نکند که سخنی کاملا نادرست است زیرا وظایف هر یک از قوا از جمله قوه مقننه در قانون تعریف شده است. مجلس دو وظیفه اصلی دارد؛ یکی قانونگذاری و دوم نظارت. مجلس حتما باید بر رئیسجمهور و وزرا نظارت شدید داشته باشد و حتی در صورت لزوم سؤال یا استیضاح کند؛ از سوی دیگر اصولگرایی یعنی التزام به اصول هر سه قوه باید خود را پایبند به اصول و قوانین بدانند و اصلا حتما اینکه در مجلس و دولت نیروهای اصولگرا حضور دارند، به معنای نفی نظارت بر یکدیگر و مطرحنکردن انتقادها نیست؛ بنابراین این شائبه که یکدستشدن حاکمیت خطرناک است، از اساس نادرست است و مطرحکنندگان بیشتر اهداف سیاسی دارند.
به عنوان بحث پایانی بفرمایید که مهمترین توصیهای که به دولت آقای رئیسی برای استفاده بهینه از فرصت چهارساله پیش رو دارید، چیست؟
به آقای رئیسی میگویم که از نیروهایی استفاده کند که به جای رشدمحوری در اقتصاد به عدالتمحوری باور داشته باشند. باید مجموعهای شکل بگیرد که یکدست باشند و دیدگاههای متناقضی در دولت وجود نداشته باشد و همه تلاش کنند که هر چه بیشتر به ملت خدمت کنند. حتما چنین خواستهای محقق نمیشود مگر با استفاده از نیروهای جهادی و انقلابی. مسئولان دولت آینده باید واقعا دغدغه خدمت به مردم داشته باشند که اگر چنین شود، حتما میتوانیم شاهد جهشی بلند در راستای تحقق منافع ملی باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید