آقای روحانی مقصر عدم توافق خودت بودی
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه منافع ملی در دولت روحانی ذیل منافع جناحی دیده شد گفت: هدف آمریکا از مذاکره مهار مولفههای قدرت ایران است.
روزنامه فرهیختگان گفتوگویی با سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
- مانع اول به سرانجام رسیدن مذاکرات آمریکاییها هستند. آمریکاییها بهدنبال حل اختلاف با جمهوری اسلامی ایران نیستند و هدفشان از مذاکرات و توافق، مهار مولفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران است.
- برای تحقق این هدف، نیازمند حفظ اصلیترین ابزارهای فشار، یعنی تحریمها هستند، بنابراین سعی میکنند در هرگونه توافقی، تحریمها تاثیرشان را از دست ندهند و شاکله و اثرگذاری ساختار اصلی تحریمها باقی بماند.
- صحبتها و مواضعی که روحانی در طول ماههای اخیر داشته است، این پیام را به طرف آمریکایی داده که طرف ایرانی، آماده فشار آوردن به طرف مقابل نیست و با کمترین امتیازها، حاضر به برقراری برجام است.
- از آنجایی که بازگشت آمریکا به برجام باید با برداشتهشدن همه تحریمهای بعد از برجام و تحریمهای مندرج در برجام باشد، جمهوری اسلامی نباید بپذیرد که طرف آمریکایی، بدون دادن هزینه به برجام بازگردد.
- در شرایطی که دولت جمهوری اسلامی، دستش برای فشار وارد آوردن به تیم مذاکرهکننده آمریکایی باز بود، مواضع روحانی باعث شد مذاکرات تا اینجای کار پیش نرود. طرف آمریکایی با اینگونه مواضع، به این نتیجه رسیده است که میتواند تحریمها را برندارد.
- اصولا تضمینی در توافقهای بینالمللی بهصورت صددرصدی وجود ندارد، حتی اگر مجلسین آمریکا (کنگره و سنا) توافقی را امضا، تضمین و مصوب کنند، باز هم بهراحتی از آن قراردادها خارج میشوند.
- آمریکاییها، در دوره ترامپ، از بیش از ۱۰ مورد از قراردادهای بینالمللی که برخیشان مصوبه کنگره داشت و برخی از آنها بر اساس فرمان اجرایی رئیسجمهور منعقد شده بود، خارج شدند؛ از معاهده آب و هوایی پاریس تا نفتا، یا معاهده موشکهای میانبرد و معاهده هستهای با ایران و بسیاری قراردادهای دیگر، که همه حاکی از آن است که نمیتوان از طرف آمریکایی براساس امضا و قول تضمین گرفت.
- تضمین در اقدامات خود ماست، نه درمورد ایران، که در تمام تعهدات بینالمللی اگر قرار باشد تضمین صددرصدی برای گرفتن امتیازهایی از طرف مقابل وجود داشته باشد، حفظ اهرمهای فشار در دست خود ماست.
- باید ابزارهای فشارمان را بهصورت حسابشدهای در دست داشته باشیم، درباره برجام هم درحقیقت یکی از مشکلات اصلی همین بود که ما همان ابتدا، اهرمهای فشارمان را بهراحتی واگذار کردیم و منتظر اقدامات اوباما و آمریکا شدیم.
- این بار باید درس بگیریم و به هیچ عنوان نباید بپذیریم که این اهرمها را از دست بدهیم، برای همین است که در گفتوگوهای وین، یکی از شروط نظام این است که طرف آمریکایی باید ابتدا همه تحریمها را بردارد، ایران در طول چندینماه راستیآزمایی انجام دهد و پس از آن شروع به انجام تعهداتش کند.
- تیم بایدن بهدنبال گونه بهروزرسانی شده برجام البته در طرف امتیازاتی که اخذ میکند، است. یعنی توقع دارد ایران حتی بیش از آنچه در سال ۲۰۱۵ پذیرفت انجام دهد، اما به اندازه همان سال ۲۰۱۵ هم نمیخواهد امتیاز بدهد.
- طرف آمریکایی بهویژه از سال ۲۰۱۸ و خروج از برجام، لایههای متعدد و مشابه با تحریمهای ثانویه هستهای ایجاد کرده است که این یعنی حتی اگر تحریمهای هستهای عملا برداشته شود، هیچ تاثیری بر اقتصاد ما نخواهد گذاشت، بلکه اقتصاد ما را گروگان طراحی طرف آمریکایی میکند.
- علاوهبر اینها طرف آمریکایی تضمینهایی میخواهد که ایران بلافاصله به مذاکرات منطقهای و موشکی وارد شود.
- مسلم است اگر مصوبه مجلس نبود طرف آمریکایی به این زودی حتی به مذاکره تن در نمیداد.
- مصوبه مجلس اگرچه که بهخاطر اقدامات روحانی و دولت او تمام و کمال هم انجام نشد، اما همین مصوبه تنها ابزار فشاری بود که تیم ایرانی در وین در دست داشت.
- اگر مصوبه مجلس نبود طرف آمریکایی حاضر نبود بسیاری از تحریمهایی که تا به حال وعده برداشتنش را در مذاکرات وین داده، بردارد.
- درصورتی که مصوبه مجلس نبود ما امروز با وضعیتی طرف بودیم که ایران تمام و کمال تعهدات برجامیاش را انجام میداد بیآنکه حتی یک سنت و یا امتیازی بگیرد و یا تحریمها برداشته شود. حتی ممکن بود مذاکراتی هم در نگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید