وقاحت بانیان سوءمدیریت اقتصادی در حمله به دولت رئیسی!
یکی از نشریههای اقتصادی کهاشخاص نزدیک به دولت حسن روحانی در هیئت سیاستگذاری آن فعالیت دارند، هنور دولت سیزدهم کابینه خود را تشکیل نداده، حملات خود را به دولت آغاز کردهاست!
به گزارش روزنامه جوان، دولتی که هنوز رسماً کابینه خود را تشکیل نداده است و درگیر اخذ رأی اعتماد برای وزرای پیشنهادی خود از مجلس است در یکی از نشریات هفتگی اقتصادی به شکل غیر منصفانهای مسئول وضعیت کنونی اقتصاد ایران معرفی شدهاست، شاید این موضوع خندهدار باشد، اما حملات زودهنگام به دولتی که هنوز تشکیل نشده، نشان از آن دارد که گویی برخی از رسانهها قصد دارند انصاف را در پیشگاه منافع حزبی و گروهی و جناحی و اقتصادی خود ذبح کنند که این اتفاق دور از شأن یک رسانه است.
البته افکار عمومی با این دست رفتارها ناآشنا نیست و خوب به یاد دارد که هیئت سیاستگذاری نشریه اقتصادی مذکور که طی سالهای ۸۸ تا ۹۲ سرتاپای سیاستهای دولت دهم را زیر سؤال میبرد و مدعی بود که اگر بخت یارشان باشد و سکان اجرایی در اختیارشان قرار بگیرد، اقتصاد ایران را به گلستان تبدیل میکند، طی هشت سال گذشته بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد به طوری که کارشناسان اقتصادی مجرب و منصف و مستقل معتقدند که دولت سیزدهم تا مدتها باید با آثار منفی سیاستهایاشتباه عملیاتی شده از سوی دولت روحانی دست و پنجه نرم کند و به اصطلاح مشغول آواربرداری از اقتصاد ایران باشد.
طرح مباحث صرفاً نظری در حوزه اقتصاد موجب شد تا دولت و مردم و نمایندگان مردم در خانه ملت به برخی از اعضای شورای سیاستگذاری نشریه فوق تا سطح وزیر یا مشاور ویژه اقتصادی رئیسجمهور، معاونت اقتصادی رئیسجمهور و رئیسپژوهشکده پولی اعتماد کنند، اما ماحصل آنچه در هشت سال اخیر گذشت رشد اقتصادی صفر درصد با افزایش حجم بدهیهای ملی و تورمهای عمومی و بخشی بسیار قابلملاحظه بود به طوری که امروز در اثر اصلاح نکردن نظام مالیه ایران تأمین کسری بودجه کشور پولیسازی شده است و در سه ماه ابتدایی سال جاری دولت روحانی قریب به ۵۵ هزار میلیارد تومان تنخواه از بانک مرکزی دریافت کردهاست که به همین میزان پایه پولی رشد داشته حال اگر رقم مذکور را با ضریب فزاینده پولی حدود ۸ ضرب کنیم، نقدینگی بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پدید میآید این حجم از خلق نقدینگی تنها در سه ماهه ابتدایی سالجاری نوبر است و باید گفت دولت روحانی وقتی سرکار آمد حجم نقدینگی تنها حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بود، اما امروز به لطف بیتفاوتی دولت روحانی به اصلاح مالیه تنها در یک فصل حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی خلق میشود! بیخود نیست که قدرت خرید مردم در سال ۱۴۰۰ به مراتب از سال ۱۳۹۰ کمتر است. شورای سیاستگذاری نشریه اقتصادی مورد بحث اگر واقعاً معتقدند که اقتصاد ایران در برهه حساسی به سر میبرد باید به جای اینکه آدرس غلط به مخاطب بدهند و دولت تشکیلنشده را دلیل مشکلات کنونی اقتصاد ایران معرفی کنند بر حسب انصاف از حقایق اقتصاد ایران بگویند و راه را برای بازگشایی گرههای کور جهت دستیابی به پیشرفت و توسعه
ترسیم کند.
پراید 150 میلیونی نتیجه گاندوبازی مدعیان تدبیر
آخرین یادداشت محمد جواد ظریف در روزهای پایانی وزارتش، با انتقادات مخاطبان در فضای رسانهای مواجه شد.
او چند روز قبل در اینستاگرام نوشت: «در این واپسین روزهای خدمت در کسوت وزیر امور خارجه، از همه شما مردم خوب ایران، برای بزرگواریها و بنده نوازیهای سخاوتمندانهتان سپاسگزاری میکنم و همزمان برای تمامی نارساییها و کاستیها پوزش میخواهم و درخواست گذشت و حلالیت دارم. حتماً در هشت سال گذشته به همه اهداف خود در سیاست خارجی نرسیدیم. تاریخ، هم در مورد ارزش دستاوردهای ما و هم در مورد علل ناکامیهای ما قضاوت خواهد کرد. ولی همیشه در حد توان همراه با همکاران خوب و لایقم کوشیدیم سیاست خارجی موجب ارتقای آرامش، سلامتی و رفاه مردم باشد و از حقوق ملت، اقتصاد ملی و توسعه کشور پاسداری کند. آرزو داشتیم لبخند بر لبانتان بنشانیم و جلوه غرور ملی را در وجودتان ببینیم. میدانم که پارهای از کارهایم را نپسندیدید: گروهی از راه رفتنم با آقای کری رنجیدید و جمعی از استقبال و بدرقهام از نمایندگان طالبان. گروهی از برجام به خروش آمدید و جمعی از کنوانسیون خزر و توافق ۲۵ ساله. میدانم که برخی از حرفهایم برای گروههایی از شما گران آمده است: جمعی زبان تیزم در برابر قدرتهای جهانی را تندروی دانستید و گروهی اعلام آمادگیام برای مذاکره را وادادگی. گروهی از اینکه گفتم «خودمان انتخاب کردیم» بر آشفتید و جمعی از انتقال صادقانه تجربیات و یافتههایم - آن هم در یک مصاحبه محرمانه برای کارگزاران آینده - خشمگین شدید».
جهاننیوز نظر مخاطبان خود درباره این موضع ظریف را جویا شده که گزیدهای از این نظرات را میخوانید:
* زبان شما در برابر قدرتمندان خارجی ابدا هم تیز نبود، اتفاقا بر عکس زبان شما در برابر منتقدان دلسوز داخلی بسیار تیز...بود.
* ما شما را نمیبخشیم آنجایی که کملطفی کردی به اسطوره مقاومت.
* هر داستانی پایانی داره ولی داستان قیامت برای کسانی که بد عمل کردند همیشه تازه و سوزان خواهد بود...
* ظریف پاسخگو باشد چطور ترامپ بیهیچ هزینهای از برجام خارج شد و تحریمها را تشدید کرد؟!
* امیدوارم شماها دیگر هرگز برنگردید!
* نتیجه مذاکره 8 ساله ایران با آمریکا، کشورهای اروپایی و... قیمت پراید 150 الی 155 میلیون تومان رسید.
* خدا را شکر که رفتی. همین
* یک حلالیت طلبی بزرگ به سردار شهید حاج قاسم عزیز بدهکاری.
* آقای ظریف شما خودت را درست ارزیابی نکردی استحاله شدن در غرب وحشی هیچ نفعی برای هیچ کشوری ندارد
* برای تخریب وجهه و برند انقلابی ایران اسلامی حلالت نمیکنم.
* حلال نمیکنیم این فشار اقتصادی این وضعیت فرهنگی و... ناشی از عملکرد شماست.
* بله درسته، ایرانیان 8 سال حرص خوردند از دست ایشون و همراهانش...
* حتماً در 8 سال گذشته به همه اهداف خود در سیاست خارجی نرسیدیم؟ مگه هدف داشتید؟! کدوما؟
* آری اوج زبان تیز شما در مقابل استکبار جهانی! این بود: هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید!
* زبان تیزم در برابر قدرتهای جهانی!
* فقط یک سؤال را جناب ظریف پاسخ دهند خروجی 8 سال اخیر وزارت شما چه بوده؟ ارتقاء درجه گذرنامه ایرانی؟ تغییر ادبیات دشمن، کاهش تهدیدات، جذب سرمایهگذاری خارجی...ضربهای زدید که تاریخ فراموش نمیکنه
* آقای ظریف نظرتان درباره جو جاسوسی موجود در میان مدیران دولت روحانی خصوصا در وزارت خارجه چه بود توضیحی بدهید ممنون میشم!
* اره واقعا حلال کردنش سخته.....زانو زدن جلوی امیر کویت/ تو ایران پولشویی زیاده/ آمریکا با یه بمب همه چیز رو نابود میکنه/ قدم زدی با کری/ اعتماد به آمریکا /احتمال مذاکره با ترامپ بعد از شهادت حاج قاسم/ استعفا همزمان با سفر بشار/ ماجرای میدان و دیپلماسی.
* آقای ظریف قدرت و فرصت خدمت رو داشتید ولی با عملکرد منفعلانهتان مردم رو گرفتار و دشمنان ایران را جریتر و گستاختر کردید!
* در این روزهایی که با دیدن سریال گاندو 2 ابعاد گستردهتری از نفوذ در وزارت امور خارجه و دولت برایمان روشن میشود به نظرم اولین مطالبه مردم باید پاسخگو بودن مدیران دولت باشد.
* آقای ظریف چه دلیلی دارد که شما را حلال کنیم وقتی که گره تمامی مشکلات اقتصادی را به کدخدا و غرب گره بستید؟!
* اگه واقعا پشیمونی اول سکههایی که از بیتالمال گرفتی پس بده.
* نتیجه اطمینان به دشمن جز خسران برای کشور نتیجه دیگری ندارد!
* فقط بگو ارزش ۱۰۰ تا سکهای که گرفتید الان چند تومانه دیگه نیازی به قضاوت تاریخ نیست.
تقلید روحانی از گورباچف کشور را گرفتار کرد
سایت وابسته به صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات) در تحلیلی تصریح کرد دولت روحانی در دام تعامل منفعلانه با آمریکا گرفتار شد و همین تحریمها را شدت بخشید. او به جای عبرت از میراث شوم گورباچف در شوروی سابق، به تکرار آن پرداخت و امید است روح گورباچف حلول کرده در روحانی، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.
سایت دیپلماسی ایرانی در تحلیلی با عنوان «حلول روح گورباچف در روحانی» مینویسد: مذاکرات هستهای ایران و نتیجه آن یعنی آنچه تحت نام برجام طی شش سال اخیر (از تیرماه 1394) پیگیری شده را باید فرآیندی دانست که پیشینه آن طی چند دهه اخیر قابل مشاهده و بررسی است. این تعامل، نامتقارن بود.نمونه وضعیت کنونی (شش سال اخیر) را میتوان با دوره ریاست میخائیل گورباچف در پایان دهه ۱۹۸۰ میلادی مقایسه کرد. گورباچف که رهبر حزب کمونیست شوروی محسوب میشد، سیاست مذاکره و تعامل غیر همسطح یا نامتقارن با غرب بهویژه آمریکا را در پیش گرفته و به شدت به آمریکا گرایش پیدا کرده بود. این گرایش، چنان گسترده بود که رسانههای عمومی غربی، گورباچف را به عنوان «مرد سال و محبوب افکار عمومی» خود معرفی میکردند و به تهییج وی برای غربگرایی، میپرداختند. گرایش به غرب و عدم توجه به واقعیات، موجب شد تا شوروی که یکی از دو ابرقدرت جهان محسوب میشد، به جای استفاده از توان و استعدادهای داخلی به سیاستهای ظاهری یا نامتقارن و تقلیدی از آمریکا متمایل شود و در نهایت دچار فروپاشی داخلی شد.
گورباچف که بیشتر به دنبال کسب پذیرش و محبوبیت در غرب بود، مایه عبرت بسیاری از سیاستگذاران دنیا شد.
سیاستگذاری غربگرایانه و مبتنی بر کسب پرستیژ و جلب افکار عمومی غرب بدون رعایت اصول اقتصاد جهانی و طراحی سیاستگذاریهای کارآمد بومی و منطقهای را میتوان یکی از عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دانست و مشابه آن، طی 8 سال اخیر توسط دولت دکتر روحانی نیز پیگیری شد.
هر دوی سیاستگذاران مذکور یعنی گورباچف و حسن روحانی به دنبال کسب پرستیژ بینالمللی برای شخص خود بودند و محبوبیت برای آنها از بقاء و حیات کشورشان، اهمیت بیشتری داشت. مواضع روحانی نشان داده که او به شدت بر کسب پذیرش و محبوبیت خارجی اهتمام داشته و مشکلات و خواستههای مردم ایران برای ایشان در جایگاه بعدی قرار دارد.
تعامل شش ساله دولت حسن روحانی و آمریکا برابر همان تعامل نامتقارن و زیانباری است که دولت میخائیل گورباچف با آمریکا برقرار کرده بود.
پرستیژ و تکبر دروغین دولت یازدهم، دوازدهم و شخص حسن روحانی، یادآور سیاستها و پرستیژهای دروغین گورباچف است. عدم کارایی و توانایی سیاستگذاری حسن روحانی برای حل مشکلات و اداره کشور موجب شد تا برخی دستاوردهای اندک و ناچیز همین برجام نیز قربانی ضعفهای دولت شود.
سرگذشت بسیاری از دولتها و کشورهایی مانند شوروی، عراق، لیبی، تونس، مصر دوران حسنی مبارک و مصر دوران محمد مرسی، ترکیه اردوغانی و... باید درسها و عبرتهای آموزندهای برای دولت روحانی میشد که دل بستن به آمریکا و برجستهسازی گفت وگو و رابطه خیالی با آمریکا اگر در چارچوب یک سیاست کارآمد و همهجانبه نباشد، نهتنها مشکلات را حل نمیکند بلکه بر مشکلات نیز خواهد افزود.
آمریکا توانست از همان سیاستی که برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و فریب دادن گورباچف استفاده کرد، برای فریب دولت روحانی نیز استفاده کند. اصلاحاتی که روحانی با چشمداشت خوشباورانه به تعامل با آمریکا در قالب برجام در نظر داشت، فرجامی بهتر از رویکرد گورباچف نداشت. روحانی به جای درسآموزی از گورباچف، در مسیر همان سیاستهای ناکارآمد حرکت کرد. گویا روح سیاستگذاری گورباچف در حسن روحانی حلول کرده بود.
«دیپلماسی ایرانی» با اشاره به اعترافات تلخ ظریف، عراقچی، سیف (رئیس کل اسبق بانک مرکزی) و... درباره عهدشکنی آمریکا مینویسد: «بیسمارک»، نخستین صدراعظم آلمان در قرن 19 است که میگوید: «تنها یک احمق از اشتباهات خود میآموزد و نه از اشتباهات دیگران.»
دولت یازدهم، دوازدهم و شخص دکتر روحانی به جای توجه و عبرتآموزی و اجتناب از الگوی ناموفق و شکست خورده گورباچف، به شیوهای فراگیر، در دام سیاستگذاری احساسی در تعامل با آمریکا گرفتار شد. سیاستگذاری آشفته روحانی، به تنش و تشنج بیشتر میان آمریکا و ایران منجر شده و تحریمهای فلج کننده و فراگیر کنونی نیز پیامد همان سیاستگذاری است.
شرایط کنونی ایران 1400 که قرار بود قدرت اول و برتر اقتصادی، علمی و سیاسی منطقه آسیای جنوب غربی باشد اما حتی در تأمین انرژی خود مانند برق، گاز و دارو و مایحتاج شهروندان خود نیز عاجز شده، اعتراضات مستمر و فراگیر شهروندان را سبب شده است را میتوان نتیجه و پیامد سیاستگذاری هشت سال ریاست جمهوری آقای حسن روحانی دانست که بیشتر بر الگوی تبلیغی و کلامی یا همان سیاستهای اعلامی استوار بوده و با سیاستهای اعمالی و اجرایی در تناقض بوده است! امیدواریم روح گورباچف که در سیاستگذاریهای روحانی حلول کرده بود، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.
دیدگاه تان را بنویسید