عضو شورایعالی اصلاح طلبان: اطرافیان روحانی عامل شکاف در فهرست امید شدند
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با بیان اینکه باید حقایق مجلس برای مردم بیان و افرادی که به عهد خود وفا نکردند به جامعه معرفی شوند، برخی اقدامات دولت و اطرافیان رییسجمهور را عامل اصلی شکاف در فهرست و فراکسیون امید دانست.
به گزارش پایگاه خبری کاوش، هرچند کمی دیرتر، اما سرانجام تنور انتخابات مجلس یازدهم برای اصلاحطلبان نیز گرم شد و بحثها رنگارنگ پیرامون نقشه راه و الگوی انتخاباتی جبهه اصلاحات در حال شکلگیری است
با توجه به اینکه اصلاحطلبان در دور گذشته انتخابات مجلس به موفقیت دست یافتند و بیشتر نامزدههای معرفی شده به میانجی اصلاحات یا کسانی که مورد حمایت آنان قرار گرفتند، توانستند کرسیهای مجلس را از آن خود کنند، طبیعی است که بحث انتخابات مجلس یازدهم برای اصلاحطلبان از ایستگاه بررسی و ارزشگذاری عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم آغاز شود.
عملکردی که البته چندان بدون انتقاد نیز نبوده و با اما اگرهای بسیاری همراه شده است. در این میان رهبری فراکسیون امید با دفاع از کارنامه خود آن را مثبت دانسته و کاستیهای موجود را به سیاست نادرستی نسبت میدهد که در هنگام انتخابات گذشته به آنها تحمیل شده است.
اما گروهی دیگر از اصلاحطلبان نیز هستند که با رد این استدلال، عملکرد کمرنگ و بیرمق فراکسیون امید در این دوره از مجلس را به دلیل سستی، ناتوانی و قاطعیت نداشتن خود اعضای این فراکسیون و به ویژه رهبری آن دانسته و لبه تیز انتقاد را به سوی آنها برگرداندهاند.
در همین زمینه و برای بررسی دقیقتر کارنامه فراکسیون امید در مجلس دهم، گفتگویی با «حسن رسولی»، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو فعلی شورای شهر تهران داشتیم، که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند:
دولت و اطرافیان رییسجمهور را عامل اصلی شکاف در فهرست و فراکسیون امید
*جناب رسولی دیدگاه شما درباره عملکرد اصلاحطلبان یا همان فراکسیون امید در مجلس چیست؟ و این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
برای ارزیابی منصفانه و دقیق مواضع و عملکرد فراکسیون امید، باید کمی به گذشته بازگشت و شرایط کشور را به ویژه از نظر آرایش سیاسی نیروهای مؤثر در انتخابات سال 94 مورد ارزیابی قرار داد.
مجلس نهم را اکثریتی بسیار تندرو تشکیل میداد که همراهی آنها با دولت دهم، موجب هدایت کشور به سوی شرایطی پرتنش، در عرصه داخلی و خارجی شد و جهتگیری راهبردی جریان اصلاحات، این بود که با بهرهگیری از همراهی، بدنه نیروهای خود در سراسر کشور ، شرایطی به دور از تنش و آرامتر برای کشور فراهم کند و این در شرایطی بود که فیلتر شدید نظارت استصوابی نیز مانند گذشته امکان عبور بسیاری از نامزدهای اصلاحطلب از این مرحله را از میان برده بود.
با توجه به این دو واقعیت بود که فهرست اصلاحطلبان در تهران و دیگر شهرها، تدوین و برای دستیابی به هدف یاد شده وارد مبارزات انتخاباتی شد.
نکته اثرگذار سوم در این زمینه نیز جهتگیریهای دولت آقای روحانی بود که با حمایت صد در صدی اصلاحطلبان، گذشت تاریخی آقای عارف و راهبری آقای خاتمی در سال 92 موفق شد با یک اختلاف کم برحریف خود پیروز شد.
متاسفانه گروه کوچکی پیرامون آقای روحانی حضور داشتند، که به ایشان اینگونه القاء میکردند که اصلاحطلبان نقش مهمی در این پیروزی نداشته و در تلاش بودند تا جریان نوین اعتدالی را با محوریت حزب اعتدال و توسعه و فضای سیاسی کشور بیافزایند.
از دید من اگر این مؤلفهها را در نظر بگیریم، در سال پایانی دوره دهم و با توجه خلف وعده کسانی که با حمایت فهرست امید به مجلس راه پیدا کردند، روی هم رفته میتوان به عملکرد فراکسیون امید نمره قبولی داد.
باید توجه داشت، که شمار کسانی که با فهرست امید به مجلس راه پیدا کردند، با تعداد نمایندگانی که وفادارانه پای تفکر اصلاحات ایستادند، نزدیک به 50 رای اختلاف دارد که خود را در بزنگاههای حساس مجلس، ترکیب هیئت رییسه و همچنین ترکیب کمیسیونها نشان میدهد.
تمایل به حفظ اتحاد با دولت دلیل بستن فهرست امید
همچنین در سال 94 با توجه به ضرورتهای یاد شده و قرار داشتن در سالهای آغازین دولت آقای روحانی، بنا بر این بود که اتحاد شکل گرفته میان اصلاحات و اعتدال در سال 92 همچنان حفظ شود و به همین دلیل فهرست بسته شده با نام فهرست امید، از یکدستی فکری و سیاسی برخوردار نبود.
با همه اینها فراکسیون امید در پارهای از موارد عملکرد خوبی داشته است، برای نمونه اگر این فراکسیون در مجلس نمیبود؛ امکان همدستی دو فراکسیون مستقل و ولایی بسیار بیشتر بود و زمینه ادامه تندرویهای مجلس نهم را بیش از پیش فراهم میکرد.
در حوزههای سیاسی نیز این فراکسیون هم در رای اعتماد به وزرا و هم در جهتدهی به کمیسیون ماده 10 احزاب موفق بوده و امروز بسیاری از احزاب اصلاحطلب مانند حزب اتحاد ملت مجمع ایثارگران و حزب پیشرو اصلاحات و بسیاری از احزاب ملی و استانی با حضور نمایندگان فراکسیون امید در کمیسیون ماده 10قانون احزاب، موفق به دریافت مجوز شدند که در صورت نبود این نمایندگان چنین چیزی محقق نمیشد.
تاثیرگذاری در انتخابات شورای شهر و روستا و هدایت هیئتهای نظارت بر انتخابات برای ورود نمایندگان اصلاحطلب به شوراها، مسایل مربوط به حقوق زنان و قانون اعطای تابعیت به فرزندان دارای مادر ایرانی نیز از دیگر دستاوردهای فراکسیون امید به شمار میآید.
اگر همه این شرایط را در نظر بگیریم و توجه کنیم که اصلاحات برای یک رشته مطالبات کمینه، هزینهای بیشینه را تقبّل کرده بود و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب نیز حذف شده بودند، باید به عملکرد فراکسیون امید نمره قبولی داد هرچند با شرایط آرمانی فاصله بسیار دارد.
فراکسیون امید در بیان بیپرده حقایق ضعیف است
اما یکی از مسایل اصلی که این فراکسیون با آن روبرو بوده، این است که کلیت نمایندگان و رهبری فراکسیون که آقای عارف است، در اطلاعرسانی اقدامات مثبت خود، عملکرد ضعیفی داشته و امروز هم در درون و هم در بیرون جریان اصلاحات هجمه شدید و غیرمنصفانهای علیه فراکسیون امید در جریان است و حتی برخی دوستان اصلاحطلب به دلیل آگاه نبود از شرایط صحنه پارلمان و رقابتهای موجود، کمتر در جریان وقایع پیش آمده هستند.
برای نمونه در مورد کمیسیونهای آموزش، فرهنگی و امنیت ملی و دلیل رای نیاوردن اقای مطهری در هیئت رییسه، با توجه به اطلاعاتی که بنده از پشت صحنه در اختیار دارم، باید گفت که متاسفانه آن 40 تا 50 نفری که زیر نام فراکسیون مستقل و هواداران دولت به مجلس راه پیدا کردند، بر خلاف تعهد تشیکلاتی و پایبندی اخلاقی که از آنان انتظار میرفت هماهنگی قابل قبولی نداشتند.
اما کسی از این مسایل آگاهی ندارد، پس ضعف اساسی فراکسیون نداشتن اطلاعرسانی درست در مورد رفتار و مواضع نمایندگان و به ویژه شمار اعضای فعال و واقعی و آماده هزینه دادن فراکسیون امید، است. به همین دلیل من پیشنهاد کردم که در همین ماههای باقی مانده تا اسفند، این ضعف را جبران کنند تا دید عمومی منفی نسبت به عملکرد فراکسیون از میان رفته و اقدامات مثبت به چشم بیاید.
*به نظر شما آیا به غیر نخبگان سیاسی، مردم نیز نباید به عنوان صاحبان رای از این مسایل آگاه شوند؟ پس این مسایل چه موقع به صورت علنی و سراسری، اطلاعرسانی خواهد شد؟
خوب این ضعف اطلاعرسانی فراکسیون است، به نظر من آقای عارف و هیئت رئیسه فراکسیون باید به صورت کاملا شفاف و ذکر نام و مواضع، آنچه را که در زیر پوست مجلس در جریان است و در قالب لیست امید به امید عمومی مردم و آبروی اصلاحات ضربه وارد کرده، به افکار عمومی نشان دهند. من فکر میکنم در این زمینه یا تعارف وجود دارد و یا کمکاری میشود.
*یا اظهارات عارف در مورد تحمیلهای سال 92 و انتقادات امروز که به صورت سربسته گفته شد، آیا نباید به صورت شفاف بیان شود؟
آقای عارف در جریان بستن فهرستهای سال 94 مجلس دهم و همچنین سال 96 شورای شهر تهران به جز تلاش برای اعتمادسازی و راهبری کمترین سهم را داشته است و البته چون رییس شورای عالی سیاستگذاری و نفر دوم پس از آقای خاتمی هستند، به صورت طبیعی همه انتقادات درست یا نادرست وارده به اصلاحات به ایشان بازمیگردد، اما متناسب با این مسئولیت پاسخگویی، فعالیتهای اطلاعرسانی، اگاه سازانه و ابهامزدایانه ایشان و دیگر اعضای هیئت رییسه به نظر من قابل پذیرش نبوده و با نقد جدی روبروست.
مجلس در تصمیمات کلان اقتصادی بی اثر است
*آنچه شما به عنوان عملکرد فراکسیون مطرح کردید بیشتر به حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و چیزهایی از این دست مربوط میشود. عملکرد اصلاحات در مجلس برای اقتصاد کشور چگونه بوده است؟
بیتردید امروز یکی از کمرشکنترین مسایل جامعه به ویژه برای 50 درصد جامعه که زیر خط فقر نسبی هستند، مشکلات اقتصادی است، اما هنگامی که ترکیب هیئت رییسه مجلس و کمیسیونها و به ویژه تصمیماتی که در یکی دو سال گذشته گرفته شده است را بررسی میکنیم، روشن میشود که اساسا کلیت مجلس در تصمیمات اقتصادی کلان کشور اثری ندارد.
وقتی آقای روحانی با فشار جریان قدرتمند، مجبور میشود که 36 هزار میلیارد تومان از جیب مردم و دولت برای بدهی موسسات مالی و اعتباری ورشکسته هزینه کند و عملا هم بدون نظر مجلس انجام میدهد، دیگر نقش فراکسیون امید چه اهمیتی دارد؟!
امروز تصمیمات اصلی اقتصادی در جلسات سران سه قوه گرفته میشود و مجلس باید دنباله رو باشد و روشن است که از سه نفر روسای قوا نیز هیچ یک اصلاحطلب نیستند.
نارضایتی کلی از عملکرد کلیت حاکمیت در حوزه اقتصادی و به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام دامن همه اجزا حاکمیت را گرفته و فراکسیون امید و اصلاحات نیز بخشی از این ساختار است، اما اینکه ما همه تقصیرها را به گردن یک فراکسیون بیاندازیم که با توجه به عدم وفای به عهد برخی از اعضای فهرست دچار مشکلاتی نیز شده است چندان منصفانه نیست.
*با توجه به سخنان آقای عارف در این باره که مردم باید بدانند که فراکسیون امید در مجلس اکثریت نیست و اقلیت اثرگذار است و آنچه که اصلاحات از آن به عنوان وجود پتانسیل رای مردمی برای به دست آوردن اکثریت در مجلس یاد میکند، به نظر شما چگونه میتوان برای مردمی که اکثریت هستند توجیه کرد که به فرستادن یک اقلیت به مجلس راضی شود؟
اگر 157 نفری که با رای فهرست امید به مجلس راه یافتند، وفای به عهد کرده و اخلاقا بر سر مواضع خود میایستادند، امروز مجلس دهم شاهد یک اکثریت اصلاحطلب و اعتدالی بود، اما خطای راهبردی اطرافیان آقای رییس جمهور در کمک به تشکیل فراکسیون مستقلان در این اکثریت شکاف ایجاد کرد و آرای این جمع را سوی جریان اصولگرا هدایت کرد.
اما اینکه در آینده چه خواهد شد، اولا کلیت نظام با توجه به اهمیت شاخص انتخابات در افزایش مقبولیت و مشروعیت، باید تلاش کند تا ما در دوم اسفند با یک انتخابات با مشارکت بالا روبرو باشیم، البته در شرایط حاضر و اکر این اوضاع تغییری نکند، دستیابی به این هدف بسیار دشوار به نظر میرسد.
دوم اینکه شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان به محوریت اقای خاتمی، در مواجهه با انتخابات مجلس یازدهم با استفاده از نقاط مثبت و منفی به دست آمده از این چهار سال، باید با یک رویکرد نوین، سازمانی متفاوت و یک سازمان رای متمایز وارد انتخابات شود.
به هر میزانی که امید افزایش یابد و نارضایتی از وضع موجود و ناامیدی از آینده کاهش پیدا کند ، احتمال افزایش مشارکت مردمی بیشتر است، و در شرایط افزایش مشارکت من مدعی هستم که ما با عبرت گیری از گذشته میتوانیم فهرستی را تدوین کنیم که به لحاظ ترکیب، توانمندی و انسجام از کارآمدی مناسبی برخوردار باشد.
*خوب آنچه گفتید در مورد پتانسیل رای است، نه شمار نامزدها، آیا اصلاحطلبان به اندازه مشارکت مردم نامزد خواهند داشت؟
خوب این همان چیزی است که پیشتر هم به آن اشاره کردم و آن نظارت استصوابی است که اصلاحات در 30سال گذشته همواره با آن درگیر بوده است و هیچ چیز هم توانایی کاهش آثار منفی این متغیر و مولفه را ندارد. پس باید محدودیت ها را پذیرفت و اجازه داد که جریانهای اصلاحطلبی و اصلاحگری در جامعه حیات داشته باشند وگرنه اگر بخواهیم محدودیتها را بشماریم قطعا نتایج امیدوارکننده نخواهد بود.
ترکیب شورای نگهبان و هیئت مرکزی نظارت نه تنها نسبت به مجلس دهم تغییر مثبتی در مورد گشادهرویی بیشتر برای بررسی صلاحیتها نشان نمیدهد، بلکه نشانهایی از بسته شدن بیشتر اوضاع نیز در دست هست.
رای فراکسیون امید به حقوقدانان شورای نگهبان در هالهای از ابهام
*مساله دیگر دقیقا همین است که در همین چند ماه گذشته دو حقوقدان شورای نگهبان باید تغییر میکردند که مجلس و فراکسیون امید نیز در انتخاب آنها اثر داشت، با این حساب چرا به نظر شما اوضاع باید بستهتر شده باشد؟
به عنوان کسی که سالها در سطوح گوناگون وزارت کشور تجربه داشته، میگویم که امروز با توجه عمق بیشتر و گسترش دامنه نظارت، دولت در حوزه انتخابات به جز ایفای نقش لجستیک اثر چندانی ندارد. مساله اصلی در روند انتخابات مساله بررسی صلاحیتهاست.
یکی از مهمترین مراحل انتخابات، مرحله بررسی و رسیدگی به صلاحیتهاست، این بررسی به صورت شکلی در هیئتهای اجرایی که معتمدان مردم هستند، صورت میگیرد، اما این مرحله از رسیدگی نفیاً و اثباتاً با توجه به آرایش واقعی حضور نامزدهای توانمند و رایآور اصلاحطلب و اصولگرا اثر چندانی ندارد و تنها نهادی که نقش اساسی در این حوزه دارد و میتواند میزان مشارکت را کم یا زیاد کند، شورای نگهبان و سلسلهمراتب این مرجع در انتخابات است.
*پس به نظر شما رایی که فراکسیون امید به دو حقوقدان شورای نگهبان داد، هیچ تغییری در سیاست شورا ایجاد نکرده است؟
اگر به سازوکار این انتخاب دقت کنید که 5 حقوقدان توسط رییس قوه قضاییه معرفی میشود و مجلس از میان انها 2 نفر را انتخاب میکند، روشن می شود که رای اصلاحطلبان چندان اثرگذار نبوده است.
*خوب بالاخره در همین اندازه نیز میتوان اثرگذاری داشت. حتما دلیلی بوده است که فراکسیون به این دو نفر رای داده و به آن 3 نفر دیگر نه!
وقتی که من با برخی از دوستان نماینده گفتگو میکردم، آنچه را که آنها در مورد جریان رای دادن به دکتر دهقان در شورای نگهبان بیان میکردند، متاسفانه با شجاعت و جسارت به مردم بازگو نکردند تا همه آگاه شوند.
و حتی جامعه سیاسی کشور نیز هنوز از چرایی رای آوردن دکتر دهقان و اینکه بسیاری از اصلاحطلبان به ایشان رای دادند بی اطلاع هستند.
به نظر من باید به افکار عمومی توضیح دهند که چرا این اتفاق افتاده است، اگر مماشات یا عافیتطلبی در کار بوده است، یا با انفعال عمل کردند، حتما کار ناصحیحی بوده است، ولی اگر منطقی در انجام این کار داشتند باید با صداقت برای مردم توضیح دهند تا افکار عمومی در جریان واقعیات صحنه قرار بگیرد، نه فقط آنچه که از تریبونهای رسمی بیان میشود.
دیدگاه تان را بنویسید