از لبخند برجام تا اشک شانگهای!
ورود ایران به باشگاه اعضای رسمی پیمان شانگهای در دولت رئیسجمهور رئیسی؛ اقدام امیدبخشی است که منتج کردن آن به دستاوردهای مختلف و گزارش لحظه به لحظه به مردم در این باره؛ بسته به عملکرد مسئولان دولت است. و این مواجهه منطقی با یک رویداد امیدآفرین بینالمللی است.
اما جهان برخی اصلاحطلبان، ماهیتی متفاوت دارد!
احمد زیدآبادی، از فعالان چپ در بخشی از یک یادداشت در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در این رابطه نوشته است: نگاهی سطحی به کشورهای عضو سازمان شانگهای به روشنی نشان میدهد که پیوندهای چندان عمیقی بخصوص از لحاظ سیاسی و امنیتی بین آنها وجود ندارد و این سازمان عملاً به محل حضور قدرتهای رقیب در بخشی از آسیا تبدیل شده است. رابطۀ سرد و بعضاً تشنجآمیز هندوستان با چین و پاکستان، بهخودی خود، از میزان پیوند و همبستگی اعضای سازمان شانگهای پرده برمیدارد. بنابراین، تصور اینکه سازمان شانگهای باشگاهی از کشورهای قدرتمند آسیایی در برابر کشورهای غربی است، پایه و اساس محکمی ندارد.
او سپس با برشمردن دو نتیجه غیر اقتصادی برای این رویداد، تأکید میکند: مسیر عضویت کامل ایران در سازمان همکاریهای شانگهای به نقطهای خلاف گفتمانِ مورد علاقۀ آنها (اصولگرایان) ختم میشود.
در کنار زیدآبادی، احمد شیرزاد هم در یادداشتی دیگری در همین شماره آرمان ملی، با اشاره تلویحی به عضویت ایران در پیمان شانگهای نوشته است:
"در مساله واکسن و مشکلات فراوان ناشی از همهگیری کرونا، واجب بود دست همکاری به سایر کشورها داده شود و همینطور که دیده شد رئیس دولت پیشقدم شد. باز هم شرایط همیشه به این سادگی نخواهد ماند. خوشبختانه در این مورد ناچار نبودند با کشورهای اروپایی تعامل کنند اما همیشه چنین نیست و بالاخره در تعاملات جهانی، ناچار به همکاری با همه بهخصوص قدرتهای بزرگ خواهند شد. نمیتوان دنیا را در 4 کشور که ایران با آنها در ارتباط است، خلاصه کرد و این باور اصولگرایان نادرست است. واقعیت این است که چندان نمیتوان امیدوار بود ایران در مخاصمه با تمام کشورهای غربی باشد اما پاکستان، ترکیه، ترکمنستان یا دیگر همسایهها به ایران روی خوش نشان دهند. همه این کشورها در مقابل کوچکترین برخورد آمریکاییها از اقدام خود منصرف میشوند و حاضر نخواهند بود رابطه خود را با کشورهای غربی برای داشتن ارتباط با ایران خراب کنند."
*دو مواجهه اشاره شده از سوی فعالان اصلاحطلبان با خبر خوب عضویت ایران در سازمان شانگهای؛ شاقول مناسبی برای سنجش رویکردهای آقایان است.
که بر سر شاخه نشستهاند و بن میبرّند یا اینکه از امید و لبخند مردم استقبال میکنند و خوبی رخ داده را ولو در کارنامه رقیب هم که باشد میپسندند یا نه؟!
البته جریان اصلاحات و رجال ستادی آن سالهاست که باب رواداری امید و لبخند به مردم ایران را بستهاند و هیچ دستور کاری غیر از القای ناامیدی و پمپاژ یأس ندارند.
و ایضا انتظار امیدآفرینی از جریانی که هیچ دستور کاری غیر از ایجاد "فتنه اقتصادی" و ناامید کردن مردم از نظام اسلامی ندارد؛ چندان بخردانه نیست.
جالب است که چپهای ستادی از توافق ضعیف، بیمبنا، بیدستاورد و پر از دروغ و جاسوس برجام حمایت کردند اما حاضر نیستند از اقدام رسمی در پیوستن به سازمان شانگهای استقبال کنند و آنرا مطلوب بنامند!
آنچه که اشاره کردیم از باب ثبت در تاریخ و مستند سازی یک رویکرد بود.
تا مردم، جوانان و نسلهای آینده بدانند که یک جریان سیاسی چگونه میتواند به "عنصر نامطلوب" علیه مردم و کشورش تبدیل شود و هر سپیدی را تبدیل به سیاهی کند.
دقت شود که همانطور که در مقدمه اشاره کردیم؛ پیوستن ایران به یک سازمان بینالمللی تأثیرگذار حتما و یقینا اقدامی امیدآفرین است که باید از آن استقبال کرد. اما اینکه آقای رئیسی و دولت سیزدهم بتواند از دستاوردهای انتظاری این رخداد استفاده کند و گزارش قابل لمسی در این باره به مردم بدهد؛ مسئله دیگریست که باید منتظر نتایجش ماند.
منبع: مشرق
دیدگاه تان را بنویسید