کارآفرینی در برابر کارمندی
شما از هر لحظه ای که بخواهید می توانید به دنبال علاقه تان بروید و در کمتر از چند سال در کارتان موفق شوید اما اگر کارمندی را به دلایل مختلف از جمله امنیت کاری ،حقوق ماهیانه، مزایای بیمه ، مرخصی ماهانه و سالانه و امثالهم انتخاب کردید یعنی شما میان آزادی و امنیت به سراغ امنیت رفتید. کارمندی شغلی است که امنیت دارد بر خلاف کارآفرینی که آزادی دارد. شما آزادی کامل ندارید هر روز باید سر ساعت مقرر در سازمان یا شرکت حضور پیدا کنید. اختیار زمان در دست شما نیست .اما آرامش دارید . وقتی شب می خوابید به آرامی به همسر خود شب به خیر می گویید. کار آفرین بر خلاف شما امنیت ندارد. نگرانی و اضطراب دارد . تشویش دارد اما مزایای آزادی کم از امنیت نیست.
کارمندی شغل شریفی است و کارمند شخص محترمی است. کارمندکسی است که با فکر خود می خواهد به سازمان یا شرکتی کمک کند و در ازای این کمک به صورت ماهیانه حقوق بگیرد. اگر شما کارمندی را دوست دارید و شغلی را که در آن مشغول به کار هستید علاقه دارید می توانید به یک کارمند عالی تبدیل شوید. اما اگر کارمندی وصله ناجوری بر اندام شریف شماست به فکر رشد و پیشرفت نباشید و انتظار نباشید که بتوانید زندگی تان را متحول کنید.
من بر این باورم که همه شغل های دنیا ظرفیت ها بالایی برای کسب درآمد دارند حتی کارمندی. بسیاری از افرادی که در شرکت های بزرگ ایرانی و خارجی به عنوان کارمند کار می کنند از موقعیت و اعتبار خوبی برخوردارند . حتی گاه کارمندهای عالی رتبه شرکت های دولتی یا خصوصی با کارآفرینان بزرگ برابری می کنند. بنابراین بهتر است چشم ها را بشوییم و به کارمندی به عنوان یک حرفه تخصصی نگاه کنیم.
کارمند قرار است با فکر و اندیشه سبب رشد و شکوفایی یک سازمان یا شرکت شود. اما چون از هویت و ماهیت شغل کارمندی آگاه نیست هر روز صبح با خمیازه های چندین باره از رختخواب بلند می شود و با اکراه به سر کار می رود و همواره منتظر است تا پنج شنبه یا جمعه شود و او تا لنگ ظهر بخوابد. این دسته از کارمندان هیچ موقعیت و اعتباری در سازمان ندارند و هیچ وقت نمی توانند به موقعیت عالی دست یابند . کارمندان عالی رتبه کسانی اند که با ماهیت کار کارمندی آشنا هستند و هر روز تلاش می کنند تا جایگاه بهتری کسب کنند.
اگر هم کارمندی را دوست دارید اما به جای کارمند بانک کارمند ثبت شدید سعی کنید شغل تان را عوض کنید تا بتوانید در کارتان پیشرفت کنید. اگر به گردشگری علاقه ندارید لازم نیست تا آخر عمر به عنوان کارمند در یک دفتر هواپیمایی کار کنید. اگر منشی گری را دوست ندارید این کار را ترک کنید و به دنبال علاقه تان بروید چون جلوی ضرر را هر وقت بگیرید فایده است. افراد در انتخاب شغل کارمندی یا غیر کارمندی آزادند. شغل آزاد درآمد ثابت ندارد اما کارمند حقوق مشخص و ثابتی دارد که گاه با تورم اضافه هم می شود. در شغل آزاد بازنشستگی یا ساعات آزاد نیست. اما یک معلم در دبیرستان چند ساعت در هفته درس می دهد و بقیه اوقات در اختیار خودش است. در شغل آزاد شما نیاز به سرمایه دارید ولی در شغل کارمندی نیازی به سرمایه گذاری نیست.
افرادی که شغل آزاد دارند، دیگر در زندگی شان از رئیس خبری نیست و خودشان کارفرمای خودشان هستند. هر زمان که بخواهند سر کارشان می روند و هر زمانی هم که بخواهند، کارشان را تعطیل می کنند. به عبارت دیگر خودتان ساعت کاری تان را تنظیم می کنید و هر پولی که به دست می آورید، تمام و کمال برای خودتان است و نیازی ندارید که صبر کنید تا سر برج، حقوق بگیرید.
کارمندی هم مسئولیت هایی برای شما دارد.شما باید سر ساعت مشخصی در محل کار حاضر شوید و سرساعت مشخصی آن جا را ترک کنید و بابت حقوقی که می گیرید پاسخگو باشید.
وقتیکه شما کارمندباشید، هرماه فقط یک حقوق ثابت می گیرید و مجبورید که با همان مقدار پول ثابت، قسط های وام، قبض هایتان، هزینه های تحصیلی و درمانی و … خودتان و خانواده تان را پرداخت کنید. ممکن است که افرادی که تا به حال تجربه کارمندی را نداشته اند، نتوانند با این حقوق ثابت، نیازهای مالی شان را برآورده بکنند و چرخ زندگی شان را آن طور که می خواهند، بچرخانند .
اما بدون تردید کارمندی مزایایی هم دارد وقتی که شما کارمند باشید، می توانید از مزایای بیمه، مرخصی های با حقوق و … برخوردار بشوید. شما حتی خیلی از استرس هایی را که کارفرمایتان دارد، نخواهید داشت و در حقیقت شما کارتان را انجام می دهید و هر ماه هم سر روز مشخصی حقوقتان را می گیرید و کارفرما هم حتی اگر درآمد شرکتش در آن ماه چندان رضایت بخش و کافی نباشد، مجبور است که حقوق شما را به طور کامل پرداخت کند. نوسانات بازار به شما هیچ گونه ارتباطی ندارد .
این کتاب راهنمایی برای کارمندانی است که هم کارمندی را دوست دارند و هم کاری را که انجام می دهند. یعنی شما باید میان خود اشتغالی و کارمندی، دومی را انتخاب کرده باشید و در جایی مشغول کار باشید که به آن علاقه دارید. در این صورت من به جرات می توانم بگویم شما در کمتر از ظرف 5 سال به همه خواسته های زندگی تان می رسید و به جایگاهی ارزشمند در سازمان تان ارتقا می یابید.
اگر به کارمندانی نگاه می کنید که با سی سال کار هنوز در آغاز راه هستند و با اتومبیل سواری مسافرکشی می کنند لطفا سرتان را برگردانید و به کارمندان عالی رتبه ای نگاه کنید که در مدت کوتاهی توانستد موقعیت خوبی در سازمان پیدا کنند و به همه خواسته های زندگی برسند. نمونه های زیادی وجود دارد که نشان می دهد کارمندان نیز می توانند موفق شوند و به درآمدهای خوبی برسند. اما چون تعداد افرادی که نمی دانند علاقه شان چیست و نادانسته سر از یک اداره و شرکت در می آورند و کارمند می شوند خیلی زیاد است، متاسفانه شما فقط کسانی را می بینید که نتیجه ای از کار به دست نیاوردند .
آقایی تعریف می کرد که در دهه پنجاه ما یک روز رفتیم شرکت پسر خاله مون برای انجام کاری؛ عصر آن روز استخدام همان شرکت شدیم. بدون این که اصلا از ماهیت و هویت شغل کارمندی چیزی بدانیم. این آقای محترم امروز با پراید مسافرکشی می کند .
دیدگاه تان را بنویسید