«مثلثآنلاین» گزارش میهد؛
چرا اصلاحطلبان هنوز از عملکرد روحانی حمایت میکنند؟
اصلاحطلبان دولت روحانی را بخشی از هویت سیاسی میدانند و نمیتوانند از آن جدا شوند.
گروه سیاست مثلثآنلاین: دولت روحانی به پایان رسید و حالا میتوان قضاوتی دقیقتر و جامعتر از عملکرد هشتساله این دولت ارائه کرد؛ در زمینههای مختلف اعم از اقتصاد، سیاست داخلی، جامعه، فرهنگ و البته سیاست خارجی. وقتی به شاخصهای هریک از این حوزهها نگاه میکنیم، درمییابیم که دولت «تدبیر و امید» نتوانست آنچنان که وعده میداد و البته آنطور که از دولت جمهوری اسلامی ایران انتظار میرود، عمل کند. تورم به بالاترین حد خود رسید، بیکاری گسترش یافت، تولید از بین رفت، ارزش پول ملی کاهش شدید یافت، فقر عمومی شد، سیاستهای دولت در حوزه دیپلماسی با شکست مطلق مواجه شد و از برجامِ روحانی و ظریف جز برگهای بدون ضمانت اجرا باقی نماند، میزان تولیدات فرهنگی از جمله کتاب در پایینترین سطح خود قرار گرفت و در مجموع مردم در پایان دولت دارای حال خوبی نیستند. همه اینها تازه بخشی از مشکلاتی است که در هشتسال عملکرد دولت به وجود آمد و به صورت مستند در مجالی تحقیقاتی میتوان به صورت موردی لیستی بلندبالا از همه مشکلات سالهای اخیر و البته دلایل آنها ذکر کرد که در این مجال نمیگنجد. حال با چنین مقدمهای میخواهیم به یک پرسش مهم پاسخ دهیم؛ اینکه چرا اصلاحطلبان هنوز از دولت روحانی حمایت میکنند؟
اصلاحطلبان چهارسال بعد از حوادث سال 88 یعنی در سال 92 عزم خود را جزم کردند که به هر صورت بار دیگر وارد قدرت سیاسی شوند تا به زعم آنها به سرنوشت اعضای نهضت آزادی دچار نشوند که دیگر هیچوقت نتوانستند در قدرت رسمی حضور داشته باشند. برای این کار باید همه نیروهایشان را بسیج میکردند و در اتحادی کامل وارد میدان میشدند. در آن سال اصلاحطلبان بر محمدرضا عارف نظر داشت و اکبر هاشمی رفسنجانی بر حسن روحانی. آنطور که ابراهیم اصغرزاده دو سال پیش ذکر کرد؛ هاشمی اصرار کرد که اصلاحطلبان باید از روحانی حمایت کنند؛ در غیر این صورت سرمایه اجتماعی خود را کنار میکشد و با جبهه اصلاحات همراه نخواهد شد. اصغرزاده میگوید که اصلاحطلبان هم برای جلوگیری از هرگونه اختلاف به نظر هاشمی عمل و از روحانی حمایت کردند. خاتمی، هاشمی و همه اصلاحطلبان یکسره حامی روحانی شدند تا بتوان گفت که ایشان تمام اعتبار سیاسی خود را هزینه یک نیروی غیراصلاحطلب کردند.
اصلاحطلبان در دولت اول روحانی به طور مطلق به حمایت از دولت پرداختند و حتی هیچ نقدی را هم تاب نمیآوردند و زمانی که برجام میان ایران و شش کشور غربی امضا شد، با غرور دولت روحانی را یک دولت اصلاحطلب معرفی میکردند. اما این وضعیت در دولت دوم و خاصه بعد از اعتراضات دیماه 96 قدری فرق کرد؛ به نحوی که تنها بخشی از اصلاحطلبان انتقادهای آرامی را به روحانی و دولتش وارد میکردند که صرفا در حوزه اقتصادی بود. هرچه پیش رفت و ناکارآمدیهای دولت فزونی یافت انتقادهای اصلاحطلبان هم بیشتر میشد که بیشترین میزان آن را میتوان در حد فاصل اعتراضات آبان 98 تا انتخابات مجلس یازدهم مشاهده کرد زیرا اصلاحطلبان تصور میکردند اگر در آستانه انتخابات از دولت اعلام برائت کنند میتوانند نزد مردم جایگاهی داشته باشند و وارد مجلس شوند که البته این تحلیل غلط از آب درآمد و آنها در انتخابات اسفند 98 شکستی سنگین را تجربه کردند. سیاست اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری هم تقریبا همین بود اما بازهم آنها شکست خوردند.
برسیم به مقطع کنونی یعنی بعد از انتخابات ریاستجمهوری و تشکیل دولت ابراهیم رئیسی. اصلاحطلبان حالا که دیگر خود را در معرض انتخابات نمیبینند، میدانند که دیگر نباید در نفی روحانی سخنی بگویند زیرا نفی روحانی برای ایشان دو پیامد منفی خواهد داشت؛ نخست آنکه با عبور از روحانی بر تمام سیاستهای هشتسال اخیر خود خط بطلانی کشیدهاند که هرگز خواهان چنین حالتی نیستند زیرا میدانند با پذیرش رسمی سیاستهای نادرستشان قضاوت عمومی بعد از این هم تلطیف نمیشود و ثانیا آنها میخواهند منتقدان دولت رئیسی باشند و اگر بپذیرند که عموم مشکلاتی که رئیسی با آنها مواجه است، ماحصل عملکرد دولت مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است، عملا محملی برای نقد نخواهند داشت؛ به همین دلیل به نظر میرسد که آنها بازهم حامی روحانی خواهند بود تا به غلط از مواضع پیشین خود کوتاه نیایند. شاهد مثالش گفتوگویی است که امروز محمد عطریانفر، از اعضای ارشد حزب کارگزاران با روزنامه «شرق» کرده است. او خود و البته اصلاحطلبان را حامیان سرسخت روحانی جلوه میدهد و در پاسخ به این پرسش که حالا و بعد از هشت سال آیا هنوز از حمایت از روحانی راضی هستید یا نه، میگوید: «حتما حمایت از روحانی کار درستی بود و آثار مثبت این تصمیم هم درپایان دوره اولش دیده شد». او حتی برخلاف تمام آمارهای رسمیِ اقتصادی، عملکرد دولت را در این حوزه مثبت میداند: «در مجموع تصور میکنم دولت دوم آقای روحانی هم با عطف توجه به محدودیتها و محرومیتها، کارنامه منفی در حوزه اقتصاد ندارد».
عطریانفر در پایان حتی منتقدان دولت روحانی را متهم میکند که مواضعشان علیه نظام بوده است؛ گزارهای که نشان از تمایل اصلاحطلبان برای ادامه تقابل با منقتدان روحانی را دارد: «آنچه از سوی دولت در حوزه سیاست خارجی بیان شد؛ بلندگوی کل نظام سیاسی ایران بود و منتقدان باید از مواضع دولت که مواضع نظام است، حمایت میکردند. حتما فریادهایی که علیه دولت زدند، غلط بود آنها قدرت تشخیص این را نداشتند که بفهمند علیه نظام موضع میگیرند».
در مجموع به نظر میرسد که اصلاحطلبان دولت روحانی را بخشی از هویت سیاسی خود میدانند و بسیار بعید است که بتوانند از روحانی و آنچه در همه اینسالها رخ داد، گذر کنند.
دیدگاه تان را بنویسید